2777
2789
عنوان

مامان های اردیبهشت 90

| مشاهده متن کامل بحث + 743394 بازدید | 22542 پست
حدیث ما از دیروز وقتی از یک جا بلند میشه دستش رو ول میکنه و چند ثانیه وایمیسته.....بزن دست قشنگه رو برا تنبل کلاس........خودش فکر میکنه شاه کار کرده وقتی میفته برا خودش دست میزنه... به دختر تنبل من نخندینا ناراحت میشما ....گفته باشم ههههههههههههه

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



والا وقتی میرم تو آشپز خونه علی هم با من میاد...کل کابینت و کشوها رو می ریزه کف آشپزخونه....بعد میره سراغ کابینت زیر ظرفشویی ...بعد از کلی ور رفتن به لوله های فاضلاب ...بالخره موفق شد از جا درش بیاره و کل آشپزخونه شده بود آب فاضلاب ظرفشویی...داشتم منفجر میشدم....نمی دونستم چکار کنم...غذا بپزم...کثیف کاری آقا را رفع کنم و خلاصه...ما هم بی دردسر غذا درست نمی کنیم...یا همش به پای من آویزونه...هر جایی میرم می ایستم که کتار کنم میاد پشت پام قایم میشه و هی هلم میده
دخمل طلای من الان در آغوشمه
سپیده جون و فرناز جون و سارا خانم سلام

بهار جون انگار همین چند روز پیش بود

گفتی من از امروز میرم خونه مامان شوشو برای کمک افطاری برای فردا ..یادم میاد و همه به به که چه عروس خوبی و شما گفتی مامان شوشوم خیلی خانومه و از این حرفا

منم با نظر بقیه موافقهم که ما خودمون یک حرف رو با توجه به اینکه کی بگه تفسیر میکنیم

هر کس مادرشوهر منو 30 ثانیه ببینه. کاملا میگه این از اوناست.............حتی مامانم تو خواستگاری اینو بهم گفت و دقیقا همون شد که مامانم می گفت....مادر شوهر من بسیار با سیاسته (اینو شوهرم هم میگه) الان 5 عروس و 3 داماد داره دیگه کاملا آب دیده هست و بلده حرفش رو به کی بگه و کجا و کی که بهش عمل بشه

ولی منم سعی میکنم دوری و دوستی .....خیلی وقتا حرصمو در میاره...اما تجربه نشون داره اگه من شکایت کنم اون بلده که چی بگه که شوشو طرف اونو بگیره پس دیگه اصلا انگار نه انگار که اون چیزی گفته

ولی تمام 4 عروس دیگش از دستش مینالن.................کلا اگه بخوام از مادرشوهرم بگم خیلی حرف دارم

اماا منم سیاسته از این گوش بشو از اون بیرون کن رو پیش گرفتم

تا 6 ماه حدیث ما رو ندید. برا تولدش که زنگ زد چون بچم دختر بود هنوز سلام نکرده گفت انشالله 3 تا بیاری!!!!!!!!!!!!!!!

و حتی من 3 ماهگی حدیث رفتم مشهد بلند نشد از نیشابور بیاد در حالی که برا خیلی کارا گاهی میره مشهد

یا وقتی ما میریم مشهد اونم باهامون میاد و این باعث میشه همسرم بیشتر بره خونه خواهراش و کمتر خونه مامانم بمونه و اصلا نمیگن این دختره از راه دور اومده بیشتر می خواد براه خونه مامانش

من همیشه میگم منم خدا رو دارم
سلام گلم

بهترین راهکار رو پیش گرفتی عزیزم...مادر شوهرو بیخیال ..خودمونو بچسب

فهیمه جون حالا این دفعه ناراحت نشوووو...من الان حست رو کاملا میفهمم وقتی علی برای بار اول این کار رو میکرد

انشاءالله مبارکه..کم کم تاتی هم میکنه
دخمل طلای من الان در آغوشمه
کلا حدیث ما کارای حرکتیش از همه بچه ها عقب تر بود

از اول نشسته جلو و عقب میرفت و همزمان از 11 ماهگی 4 دست و پا هم میکنه و الان 1 ماهه که از مبل و اینجور چیزا میگیره وایمیسته

از بس به من وابستس اصلا علاقه به انجام کاری نداره

باشه این دفعه ناراحت نشدم اما هر کی دیگه هم خندید بگه اینجا وگرنه ....................
سلام به همه دوستای گلم ....

بچه های گلتون حوبن ؟؟؟؟؟ ما هم بد نیستیم .....قرار ها خوش بگذره .....سرور جون ما دیروز برگشتیم ..همون 2 روز اول تهران بودم ....برگشتنی هم عصر امدیم با اوا و همسری تهران و شب هم پرواز داشتیم ...خلاصه که 3 هفته اخر همسری امد و من به هیچ کاری نرسیدم ...

از دیروز اوا انقدر گریه میکنه ..تنها شده و غریبی میکنه توی خونه .....

ممنون از دوستای خوبم که شماره تلفن برای من گذاشتن و من نتونستم تماس بگیرم .....از اینجا زنگ میزنم ..

دیگه همه خوبید ؟؟؟؟

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

خیاطییی

khatounmf | 1 ثانیه پیش
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز