2777
2789
عنوان

مامان های اردیبهشت 90

| مشاهده متن کامل بحث + 743394 بازدید | 22542 پست
سارا جون رسیدن بخیر

جانم آوا خانم خوب دلشش گرفته. حدیث ما هم از مسافرت میام میگه چرا بابا میره بیرون ما رو نمیبره

تو مسافرت هم از قبل کلی کار برا خودت ردیف میکنی اما به هیچکدومش نمیرسی منم که این طوریم
سارا الان تاپیک اولمون رو نگاه میکردم یادته دخترت از همه دیرتر اومد

من از 18 روزی حدیث نوشتم که دل درد داره.....نمی دونم چرا هر وقت به گذشته فکر میکنم افسرده میشم و احساس میکنم چرا دخترم اینقدر اذیت کرد؟چرا هیچ کسی نزدیکم برا کمک ندارم و 10000 چرای دیگه

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



سلام...

وای صوفی عکسها ی رادان عالی شدن...مبارکش باشه خوشگل پسر....بچه ها هر کی شماره ی منو صوفی رو داره شماره همونو رد و بدل کنه...

شاپرک جون اومدم خونه....کرجم...

فهیمه جون خوبی؟ حدیث رو بماااچ...
اره فهیمه جون مونا بود

منم چند روز پیش داشتم اون روزها رو می خوندم دلم یه جوری شد دیدم نوشته بودی حدیث ناراحتی می کنه چقدر ما اون موقع به حالره غبطه می خوردیم که خوش به حالت بردیا کاری نداره یادم منم دوازده شب میهدی می خوابید می اومد شما می گفتی حدیث رو پامه داره گریه یم کنه

اخی چه روزهای بود

چقدر زود گذشت
تقویم های شیک وفانتزی همراه با اشانتیون
http://journalkodak.blogfa.com/ وبلاگم

http://www.ninisite.com/discussion/thread.asp?threadID=691490&PostID=27061178#27061178
تایپکم
سارا جون خوش گدشت ؟...از غریبی نگو که الان گربه ام میگیره ، مامان و بابام هفته آینده از ایران میان پیشم ، از همین الان دارم واسه خودم و نیکا غصه میخورم که با برگشتنشون چقدر تنها میشیم، تا به تنهایی عادت میکنیم دیدارها تازه میشه و دوباره زخم تنهایی سر باز میکنه ،،،،آخخخخخ که دلم میگیره !

صوفی پس من چی؟...منم رمززززززز !
میبینم که باز هم بحث شیرین مادر شوهر ......بابا اینقدر از مادرشوهر ها د نگید....خیییییییلی گل هستند ...یکم از من یاد بگیرید !

اینقدر عاشق مادر شوهرم هستم که هر شب جمعه محاله فاتحه یادم بره

اینقدر مادر شوهر خوبی بود که بنده خدا نخواسته حتی یه روز هم منو اذیت کن ، قبل از اینکه ببینمش فوت کرده ..خدا رحمتش کنه اگه زنده بود خوب بود من هم حرفی واسه گفتن داشتم

ولی گاهی وقتا اینقدر به شوشو غررررر میزنم ، میگم چرا تو مادر و خواهر نداری که من همش عذابت بدم و درباره اشون نق بزنم
ولی جدا از شوخی ، بخدا ، به جان خودم مامانم هیچی از مادرشوهر کم نداره ! ...باورم کنید !

من با مامانم خیلی صمیمی هستم و عاشقانه دوستش دارم ، و همسرم و مامانم هم خیلی به هم وابسته هستند و صمیمی !

ولی گاهی وقتا یه حرفایی میزنه که .......تا ته اعماق وجود آدم آتیش میگیره ( جمله رو حال کردین ، ته اعماق !!!)

به شوشو میگم اگه مادرت این کارا و حرفا رو میزد صد بار طلاق گرفته بودم

ولی خوبیش اینه که من و همسرم خیلی با هم روراستیم...هیچی تو دلمون نیست ، حتی اگه خانواده خودم حرف نابه جایی بزنند درموردش با هم حرف میزنیم بدون غرض و آزار رسانی !

یه مثال میزنم که جا بیفته !

یه روز همسری از صبح تا شب تو خونه داشت کمکم میکرد مامانم زنگ زد حالشو پرسید گفتم داره سرویس بهداشتی رو تمیز میکنه ...فرداش رفتیم خونه مامانم اینا ، بهش میگه مامان خسته نباشی ، یه روز تعطیل هم که تو خونه بودی نزاشت استراحت کنی ، زنگ زدم حالت رو بپرسم گفت داری تمیزکاری میکنی ...فک کن

من جلو شوشو آآآآآآآب شدم ...فقط با لبخند نگاهم کرد و گفت همه چیو تعریف میکنی

خوب آخه مادر من ! من دخترتم ..عروست که نیستم اینجوری دلسوزی میکنی...اون همسره بیچاره رو هم خیط کردی ...آخه چرا با اعصاب من بازی میکنی!

بعد هم که تو خلوت بهش گفتم میگه دیگه نزار این کارا رو بکنه اگه کمک خواستی به خودم بگو...طفلک گناه داره

حالا بگید ایشون مادره منه یا مادر شوهر ؟؟؟

و هزار مورد دیگه از این سوژه ها که باعث شده به قول همسرم کمبود نداشتن مادرش واسش جبران شه و البته کمبود نداشتن مادر شوهر واسه من !

پس بهتره زیاد رو شخص کلید نکنید ...اصل کار همسره آدم هست که باید عاقل باشه !
راستی قرار خوش بگذره ، سرور جان به جای من هم یه ته استکان چای سبز نوش جان کنید ، دلم با شماهاست...عکس فراموش نشه، ایشالا یه جای خالی هم تو برنامه هاتون واسه من بزارید ، عید که اومدم ایران ببینمتون !

مرسی که به تاپیک سر میزنید و غذاهای خوشمزه درست میکنید....سپیده سنگت مام گذاشتی کدبانووووووو ...راستی اگه سوالی درباره عرب ها داشتی از خودم بپرس...یه عمر تو اهواز با عرب ها بودیم...خصوصیاتشون رو بلدم ....درضمن عاشق همین کدبانوگری ها و آشپزی هستند ...حسابی حال میکنند .

راستی خیلی هم مرد سالار هستند ..انتظار نداشته باش که از کوتاه بیان...حسابی قدرت طلب هستند ..دست خودشون نیست ، از بچگی تعلیم میبینند . همیشه پسرها در رتبه بالاتری از دختر ها قرار دارند .

سلام سلام

هر جا برید من پیداتون میکنم فکر کردید!!

قرار کجاست این بار ؟

سمانه نمیتونم تو وبت نظر بزارم شماره ات رو خاطره برام فرستادهدمنونیز بهت اسم ام میزنم

به منم بگید قرار کجاست و کی باشه؟؟

قربون حدیث گل برم من که اره راه میفته

من نمیرسم پستها رو بخونم

مریناز جان معلومهدممانت همسرت رو خیلی دوست دره
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز