دوستم کلن نماز نمیخواند و اهل عبادت نبود و واضح بگم اصلا اعتقاد نداشت،یک مشکل خیلی بزرگ براش پیش اومد بعد این با خودش گفته بود بدون اینکه کسی متوجه بشه نماز امام زمان رو میخونم و صلوات براشون میفرستم ببینم درسته میگن مشکل حل میشه
نماز امام زمان رو دو هفته خونده بود و روزی هزار صلوات مشکلش به طرز عجیبی از جایی که فکرش رو نمیکرد حل شده بود ،ولی این اونقدر بی معرفت بود دیگه نه نماز رو میخوند و برگشته بود سمت گناه و فکر میکرد مشکلش خود به خود حل شده،چند روز قبل توی خیابون بوده یک خانم خیلی با حجاب از کنارش رد شده بوده که صورتش پوشیده و چشماش فقط دیده میشده بهش یک کاغذ داده بوده این فکر کرده تبلیغ هست چند دقیقه بعد تلفنش تموم میشه کاغذ رو نگاه میکنه میبینه روی کاغذ نوشته بوده خانم سنگدل اون امام زمانی که مشکل تو رو از جایی که فکرش رو نمیکردی حل کرد آیا لیاقتش این بود که فراموشش کنی و دیگه به یادش نباشی ،این با سرعت برمیگرده مسیر رو دنبال اون خانم ولی پیداش نمیکنه و خیلی حالش خراب میشه میاد خونشون برای مامانش تعریف میکنه و دو روز قبل رو توی خونشون روضه برای آقا تعجیل ظهور آقا گرفتند،نمازش رو هم دو روز هست سر وقت میخونه خیلی تحول ایجاد شده براش ،من چیزی که فهمیدم برای مشکلات اگر توسل به آقا امام زمان کنیم همه چیزمون حل میشه،گوشه اون کاغذ رو با هزار التماس ازش خواستم قیچی کنه بهم داد اومدم گذاشتم لای قرآن ،حس میکنم اونو خود امام زمان نوشته و به دستش رسیده،دوستم صد و هشتاد درجه تغییر کرده و الان روزی دو ساعت بدون توقف نماز میخونه که آقا بهش نگاهی انداخته