نه تو خیلی عاقل بودی چون باطن رو میدیدی حقیقت رو
فکر کن تو ی تیکه سنگ طلا هستی توی دل کوه افتادی ظاهر قشنگی هم نداری ی رگه های نازک توی سنگ
اما وقتی اون سنگها خورد بشن طلاها جدا بشن برن تو کوره ذوب بشن بعدا با ضربات ممتدد شکل داده بشن اونوقت ب زیورآلات زیبا و گرانبها تبدیل میشن
گوهر وجود انسان هم اینجوریه
خدا میگه همینکه روز الست گفتین بله و توحید رو پذیرفتن فکر میکنن کفایت میکنه؟ نخیر شما مبتلا میشین ب ابتلائات و مشکلات زیادی تا مشخص بشه کی راست گفته و عیارتون چقدره
ی جورایی مثل عشق میمونه تو وقتی ی عشق زبون باز داشته باشی ازش متنفر میشی چون عشق ب صرف گفتن ک نیست باید عملی ثابت کنه برات تلاش کنه زحمت بکشه زجر بکشه اونوقته ک عشقش تو دلت میشینه
بعدم ما توی این دنیا زندگی خیلیییی کوتاه و محدودی داریم بنظرم تبع بلند خدا رو میرسونه ک اگر این دو روز دنیا رو تاب بیاری و اونیکه باید باشی باشی خدا بهت ی ابدیت جایزه میده
ببین ابدیت میدونی یعنی چی؟ یعنی همیشه یعنی هیچ وقت تموم نمیشه ن ۱۰ سال ن ۱۰۰ سال ن ۱۰۰۰ سال ن ۱۰۰۰۰۰۰۰ سال هیچ وقت تموم نمیشه پس واقعا زندگی ،این چندسال دنیا در برابر ابدیت پشیزی نمی ارزه اگر دلت رو ب صاحب خونه ی اصلی ب معشوق اصلی بدی چنان جایگاهی خواهی یافت ک فقط دلت میخواد حمد و ثنای الهی رو ب جا بیاری