دختر مجرد و مطلقه

خب یه راه حل میذارم جلو روتون   

خیلی محترمانه و با جدیت همسرتو دعوت کن خونتون و پدرت یا برارت یا حالا هر کس دیگه باهاش اتمام حجت کنه که تا فلان زمان وقت داری که تکلیف زندگیمون رو مشخص کنی 

اگه نتیجه نداد حتما با مشاور صحبت کنید 

دارم میگم یه تیکه کاغذ و امضا اصلا مهم نیست

ادم هرچی تجربه هاش بیشتر میشه یجورایی معصومیت سابق هم نداره و این به وضوح مشخصه

حتی کسی که چهاربار طلاق گرفته با کسی که یکبار طلاق گرفته رفتاراشون مثه هم نیست با اینکه شرعی و قانونی بوده

تو هم اگه واقعا باکره ای اسم طرفو از شناسنامت پاک میکنی و دیگه مشکلی نیست

یه نامزدی برای آشنایی بود و تموم شد و رفت

بری با بچه بیای خوبه؟

منطقش چیه تو که شوهرتو بهتر میشناسی بهش بگو چرا زودتر عروسی نمیگیری؟

اوه برا ترس از این چیزا پیش وپا افتاده خودتو تو موقعیت بد نگه ندار .اگه این ازدواج الانت قابل درست شدن هست که تلاش کن برا درست شدنش اگه نه واقعا از حرف مردم نترس وبرات مهم نباشه قوی باش دربرابرشون 

نداره چرا زن گرفته🤔

استارتر بهترین کاری که انجام دادی این بوده که بکارت خودت رو حفظ کردی 

تو این قضیه صد خودت رو بزار برای حفظ،زندگیت

اگه واقعا بهش علاقه داری و طالب زندگی در کنارش هستی 

طلاق آخرین راه حله خوب فکر کن اگه واقعا درمانده شدی و به راهی نرسیدی بهش فکر کن

خب دوسال بوده که بوده

منم یه دوست پسر داشتم از ۱۵ سالگی تا 21 سالگی باهاش بودم ولی اصلا نفهمیدم ۶ سال چجوری گذشت

هیچ ربطی نداره

شخصیت تو رفتار تو معصومیت تو همه اینهارو اثبات میکنه که عقد با هدف نامزدی و شناخت بوده

مگر اینکه خودت اینو عیب بدونی هی بزنی تو سر خودت

ولی اگه سرتو بگیری بالا و این قضیه رو مشکل ندونی هیچ اتفاقی نمیوفته بقیه هم خودشونو جمع میکنن

عزیزم مگه شما خودت رو حساب تاپیک تعطیل شده این تاپیک نزدی

پست اولت بخون

من رو حساب پست شما رفتم اون تاپیک بخونم که تعطیل بود

و اومدم از شما دفاع کنم

حالا میکی حرف تاپیک دیگه رو نزن

من اصلا خبر نداشتم همچین تاپیکی هست

من منظورم تاپیک یک ساعت پیش بود که ترکید 

۱. تفاهم نداشتیم 

۲. اولش فکر میکردیم برای هم مناسبیم ولی بعد که رفت و آمدها بیشتر شد فهمیدیم برای اینکه زیر یه سقف زندگی کنیم ساخته نشدیم

۳.هرکدوم به تنهایی عالی هستیم ولی باهم دیگه سازش نداشتیم