چیکار کنم از رانندگی نترسم و راننده بشم

خواهش میکنم عزیزم ...خود حواس پرتی هم از آدمهایی که به آدم استرس میدن میاد عزیزم ایشالاه موفق باشین همیشه ...

منو چی میگی زدم به درخت ازون موقع میترسم بشینم پشت فرمون 

منم دقیقا مثل توام

و از رانندگی بیزارم

البته حسرتشم میخورم ولی اعصابم مهم تره

تو منی یا من توام؟؟?ولی من میخوام برم تعلیمی چند جلسه،بعد بشینم پشت ماشین شوورم بهشم گفتم تصادفی چیزی کردم نیای بگی چرا اینجور شد و اونجور شد🤣🤣

درخت اخه چرا

فک کرده دشمنه🤣🤣

منم یکی دیگه تصادف کرد با اینکه گواهینامه نداشت وبچه بود اون الان راحت میشینه پشت فرمون ولی من هنوز ترس اون تصادف رو دارم ودیگه نشستم پشت فرمون .ولی براشما یه چندبار بدون همراه بخصوص همراه مرد که کلی اعتماد بنفس مازنها رو میگیرن . بروجای خلوت رانندگی کن بعد دیگه یواش یواش ترست میریزه .خودمم میخوام این کارو کنم 

منم مثل توام ..‌‌فوبیای شدید پشت فرمون نشستن دارم بااینکه مجرد بودم رانندگی میکردم بدون گواهینامه و‌ترس واسم معنا نداشت .ولی الان قلبم میریزه ...بجاش دوچرخع سوار قهاریم و تنها بخوام جایی برم با دوچرخه میرم و لابلای ماشینا با سرعت میرم جوریکه شوهرم اتفاقی دیده بودم یکبار می‌گفت ازپشت سر نشناخته بودمت با خودم میگفتم خانمه چه نترسه و چه دست فرمونی داره یدفع دیدم که تویی ...تو که آنقدر خوب میری چرا از ماشین می‌ترسی ...اوایل بهارم که موتور خریدم با موتور مسافت‌های دورو میرم موتور سواریمم عالیه ..ولی ماشین میترسم از آینه به عقب نگاه میکنم فک میکنم ماشینا همه میخوان بیان تو ماشین ما مخصوصا شبها که چراغاشون روشنه 

خخخخخخخخخ

بهترین پیشنهادی که واست دارم اینه که اگه پول داری ی ماشین دور رنگ بخر دیگه نگران زدنش نیستی چون رنگ داره.برای عابر پیاده ام اگه با سرعت مطمئن بری با ی ترمز حله

فاصلتوهم با ماشین جلویی حفظ کن

اول از جاهای خلوت شروع کن

پارک دوبلم فعلا نکن نهایت میری یکم اونورتر پارک میکنی

دیگه فک نکنم مسئله دیگه ای داشته باشی باهاش

چند جلسه ام از این راننده هایی که تو دیوار تضمینی یاد میدن بگیر و برو به امید خدا

ای چه جالب تو موتور داری خوبه سخت نیست برا خانم ها من یکی از آرزو هام اینه که با موتور ودوچرخه برم جای بچه بودم‌دوچرخه سواریم خوب بود الان اونم دیگه بلد نیستم 

نه من مشهدم .مشهدم آزاده واسه خانما ..گیر نمیدن...حتی سمت حرم هم که مذهبیه فکر نمیکنم گیر بدن .مشهد از لحاظ زندگی و راحتی و آزادی خیلی شهر خوبیه

برخلاف تصور عموم که فکر میکنن خیلی سخت و مذهبین اصلا اینجور نیست .خودم مشهدی نیستم ساکن مشهدم .گیلانیم ولی آزادی ای که اینجا دارم تو شهر مادریم نداشتم ..اونجا همه آشنا بودن و همه همو‌میشناسن و کافیه کمی باهاشون تفاوت داشته باشی دنیا پشت سر آدم حرف میزدن ولی اینجا اصلا همسایه به همسایه کاری ندارن  و نگاهتم نمیکنن ...هر موقعی از شب و روز بری بیرون امنیت داری و کسی کاربه کار آدم ندارن ...من اینجا دانشگاه اومدم و قبل اومدم چون تصور وحشتناکی داشتم از شهر که همه افغانی یا مومن و محجبه و سختگیر و دور از تمدن ‌......با گریه فرستادنم اینجا ولی بعد یکماه دیدم واقعا اشتباه میکردم و بعد کارشناسی ...ارشدمم مشهد زدم وهمینجا ازدواج کردم و کلا مشهدی شدم و شهرنو مشهد میدونم و اصلا به گیلان هیچ علاقه و دلبستگی ندارم و تا ۲روز میرم اونجا دلم پر می‌کشه برگردم مشهد ... تمام علایق و وابستگی و دلبستگیم‌همه اینجا شده ... حرفام به موضوع تاپیکت ربطی نداشت ببخشید ولی چون از آزادی موتور و دوچرخه صحبت کردی حرفام به اینجا کشیده شد..بااینکه شهر زادگاهم رشته و به آزادی معروفه ولی آزادی و فرهنگ بالایی که تو مردم مشهد من دیدم و میبینم زمین تا آسمون فرق داره با رشت .فقط گاها اسم مشهد و مشهدیا بد دررفته و چون اکثرا مشهدو‌به خیابونای همون دور و اطراف حرم میشناسند تصورشون شاید ضعیفه و حرفامو قبول ممکنه نکنن اینجا ...فقط کسایی که مث من مشهد و بعنوان شهر زندگی انتخاب کردن میتونن حرفامو درک کنند .من جز خوبی چیزی از مردمانش ندیدم و خدارو شکر خانواده ی شوهرمم خیلی خوبن ..سه تا خواهریم هر سه عروس مشهدیا شدیم ...چون منو خواهر بزرگم مشهد دانشگاه اومدبم و بواسطه ی ما خواهر وسطیمونم بعد لیسانس اومد مشهد پیش ما بخت سه خواهر مشهد بود هرچند خواهر بزرگه همون اولش مهاجرت کرد رفت ولی هر سه خانواده شوهرامون عالین و خوشبختیم ...ببخشید حرفام بی ربط بود ولی گفتم یکم حرف زده باشم😁

نه عزیزم استفاده کردم .وای برام جالب بود چون منم مث اکثر مردم فکر میکردم مشهد آدماش محدودند برا یه سری افراد خاص که اونجا هستن وقانون جدا تعیین میکنن البته میدونستم از قم خیلی آزادتر هستن .الحمدالله که جای خوبی هستی وبهت خوش میگذره بخصوص با خواهرات .انشالله همیشه خوش خرم باشید