یچیزایی شنیده بودم ولی از دهن خودش ن،رابطمونم از اونا بود ک چیزی بینمون نبود ولی خیلی چیزا بینمون بود😂با ی پیج فیکی هر از گاهی تبریک و تسلیت میشد میگفتم بهش،و میدونست خوشم میاد ازش اما نتونستم بگم کیم،بخاطر شغل و ... مردد بودم ولی خب دوسش داشتم،گریه هامو هفته قبل کردم و... ولی الان ک از دهن خودش شنیدم،بی حس شدم انگار،واقعا هیچ حسی ندارم🫤
دیروز جاریمو دیدم، انقدر لاغر شده بود که واقعاً شوکه شدم! 😳
از خواهرشوهرم پرسیدم چطور تونسته انقدر وزن کم کنه و لباسهای خوشگلش اندازش بشه. گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته.منم سریع از کافه بازار دانلودش کردم و رژیممو شروع کردم، تا الان که خیلی راضی بودم، تازه الان تخفیفم دارن!
من بطور مستقیم معرفی نکردم خودمو،ینی کامل،اسمم رو میدونست و...و اینکه رفیق شوهر دوستم بود(دوستم دختر عمه مامانمه) و با شوهر دوستم صمیمی بودن
حالا بخوام تعریف کنم طولانی میشه😂😂😂من نگفتم کامل کیم،مگه اینکه این مشخصاتمو داده باشه ب شوهر دوستم و اون حدس زده باشه😂😂😂😂در کل نمیدونم تو این ۱ سال و نیمه چیا شد،ولی تهش این شد دیگه😂😂
باز شرف داشته با توام نیومده تو رابطه همتون رو بخوابونه تو اب نمک
نمردیم و تعهدم دیدیم تو این روابط
شاید الان این حرفم برات ارزشی نداشته باشه ولی بدون یکی میاد تو زندگیت و اینقدر خواستنی هست برات که این دیگه به چشمت هم نمیاد
کامنت که میزارم چون تاپیک زدی نظر خواستی نظرام طبق تجربمه و چیزایی که یاد گرفتم پس مطمئن نیستم برای شما هم پاسخگو باشه چون من فقط بخش کوچکی از مسئله شما رو توی تاپیک دیدم نه تمام ماجرا و جوانب رو پس خدایی نکرده با یه پیشنهاد و طناب پوسیده من نری توی چاه و بهتره به عقلت رجوع کنی …
خداروشکر که تکلیفت روشن شده... و زندگی ادامه داره و خدا مهربون... منم همچین تجربه ای داشتم در گذشته... ولی الان حالم خوبه... اولش سنگین و سخت بود ولی با خودم گفتم مگه دنیا به آخر رسیده،شان تو بیشتر از اینه که بخاطر همچین چیزی ضعیف بشی... تا مدتی هم حسرت بودااااا ولی آخرش تموم شد و دیگه هیچ حسی بهش ندارم... و واقعا خداروشکر میکنم. چون راحت شدم...