مادرشوهر من انقد تو زندگی جاریم دخالت میکنه ک حتی خانواده اونو نمیتونه ببینه ک بیان خونه دخترشون انقد حس مالکیت داره رو پسرش و زندگیش حتی بچه جاریم و نذاشت پرستار بگیره و خودش داره بزرگ میکنه و جوری رفتار میکنه ک به جاریم بگه تو هیچکاره ای بچه ماااس اونم بدبخت هی خودشیرینی میکنه و برعکس اینا بیشتر مسخرش میکنن و میتازونن اینجورین خانواده شوهر من
مهمترین چیزی که یاد گرفتم اینه که برای خودم زندگی کنم نه برای تایید خانواده همسر
اصلا برام مهم نیست چی میگن و چی فکر میکنن راجع بهم
همیشه با خودم میگم من خودمم و برای خوشایند اونها رفتاری نمیکنم و گیرم در ذهنشون عالی باشم مگه قراره تاج پادشاهی سرم بزارن؟؟؟قطعا نه
ولی من گاهی فکر میکنم جاریم با خودشیرینی های ک میکنه راضیه ازین شرایط اما مامانم میگه اخه مگه میشه آدم راضی باشه خودش و خانوادش تو زندگیش هیچکاره باشن . اره شوهرش پشت خانوادشه و گاهی اینو جلوشون ضایع میکنه بااین اوصاف دلیل خودشیرینی هاش و نمیفهمم ک میخواد هرطورشده از من عزیز تر باشه اما من شوهرم شدید پشتمه و خیلی هم زفت و آمد نمیکنم
تو هم متقابلا نخواهشون.
این همه آدم.
اون ها بخواهنت.
خواستن بعضی از خانواده های همسر که از روی محبت و علاقه نیست.
اگر بشوری و بسابی و خدمتشون کنی و چیزی نخواهی، شاید بخواهنت (که باز هم بعید میدونم)
اما اگر هرچقدر هم خوب و با ارزش و با شخصیت باشی نمیخواهنت. چون ملاک خواسته شون با ما فرق داره
نمیدونم اینا کمکی به شما میکنه یا خیر.
اما خانواده همسر من خیلی کنجکاو هستن ماشالا ؛ که از قیمت و جنس و خلاصه همه چیز سر دربیارن وقتی میرن از ده پشت و جد و آباء من سوال میپرسند...
درحواب این حرکت همیشه یا اینقدر کوتاه جواب میدم یا اینقدر سر بسته و بی ربط جواب میدم طرف پشیمون میشه
و یا محترمانه می‌رسونم به من و شما ارتباطی نداره فلانی چیکار میکنه
مورد دوم غیبت هست ؛ از غیبت اصلا خوشم نمیاد وخودم هم انجام نمیدم ولی جلوی من انجام میده و توقع داره همراهی کنم؛ هربار درباره کسی صحبت میکنه بحث رو تغیر میدم یا میگم نمیشه قضاوت کرد انشالله خیره و بعدش یه سوالی میپرسم که مشغول جواب اون سوال بشه
مورد بعد اینکه خیلی رو اینکه همسرم به حرفم هست یا خیر حسادت خاصی دارن ؛ از وقتی متوجه شدم هرگز جلوی اونها برای همسرم ناز و ادا نیومدم کارهام رو بر خلاف تایم های دیگه خودم انجام میدم و اونجا هرچی همسرم بگه هست و مرد سالار یه🙄😂
مورد بعد اینکه اصلا درباره خرید هام چیزی نمیگم ؛ کافه رستوران مهمونی سفر وسایل خونه دوستام خانواده.... هیچی
تا سوال نپرسن چیز خاصی نمیگم
چیزی هم بخوام بخرم اتفاقا نظرشون رو میپرسم ولی در آخر چیزی که خودم و همسرم دوست داشته باشیم رو جلوشون انتخاب میکنیم
برای عدم صمیمت ؛ حتی برای ورود به داخل اتاق خواب برای نماز و اینا هم اجازه میگیرم
برای دست زدن به کابینت
همیشه با لباس مهمانی میرم نه راحتی
خیلی اهل تعارف برای جمع و جور کردن نیستم خوشم نمیاد
همیشه هم با همسرم میرم .
