2777
2789

مثلاً پدر من سمی نیست در کنارش احساس امنیت دارم، علاقه‌م بهش عمیق و خالصانه‌ست

اما مادرم شخصیت تاکسیکی داره برای همین بهش وابسته‌م مدام نگرانم که از فلان حرف/کار من ناراحت شده باشه و مدام تلاش می‌کنم ازم راضی باشه یا مدام نگرانم به خودش آسیب بزنه…

خدایا چی می‌شد منم مثل بقیه بنده‌هات مادر امن و مهربون داشتم آخه:)

京香水月

من که وابسته‌اش نشدم

بیشتر ازش بدم اومد و ازش دور شدم

ولی خیلی جاها رفتارهای خودم شبیه شده که باعث میشه از خودمم بدم بیاد و سعی کنم تغییر بدم این رفتارها رو 

اعتقادات من خلاف چیزیه که فکر می‌کنی اکثر جامعه قبولش دارن اینکه تو این جامعه زندگی می‌کنم به این معنا نیست که تفکرات غالب بهش تفکرات منم باشه _________ درخواست دوستی نمیپذیرم

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

من که وابسته‌اش نشدمبیشتر ازش بدم اومد و ازش دور شدمولی خیلی جاها رفتارهای خودم شبیه شده که باعث میش ...

چقدر من…

من اگر وابسته شدم برای اینه که می‌ترسم به خودش آسیب بزنه و از دستش بدم

京香水月

دقیقا چون والد آگاه میخواد که تو رو مستقل بار بیارهولی والد نا آگاه توان اینکه تو رو مستقل کنه نداره ...

آخه چرا:)

حتی با این‌که خودم از ازدواج متنفرم مدام می‌گه اگر عاقل باشی ازدواج نمی‌کنی یا که می‌گه تو که مجرد می‌مونی چون پسرها لیاقت تورو ندارن 

نمی‌دونم چرا اینطوری رفتار می‌کنه آخه چه نگرانی‌ای داره که من مستقل بشم؟

京香水月

آخه چرا:)حتی با این‌که خودم از ازدواج متنفرم مدام می‌گه اگر عاقل باشی ازدواج نمی‌کنی یا که می‌گه تو ...

شاید سختی کشیده و میترسه توم مثل خودش بشی.

شاید تو بچگیش اتفاقایی افتاده که از مردا بیزاره مثلا.

شاید میترسه ازدواج کنی و دیگه بهش سر نزنی

حتما یه چیزی پشت ترسش هست

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز