بله دقیقا اون نقطه اتصال رو من از ۱۶ سالگیم گم کردم تا ۳۲ سالگی
قبل از ۱۶ سالگی ایمان قوی داشتم و حالم وااااقعا عالی بود به رغم مشکلاتی که داشتم
اصلا مطمئن بودم یکی پشتیبان منه. مطمئن بودم که تک و تنها رها نشدم توی این دنیا. مطمئن بودم که هر پیشامدی یه درسی توش نهفتهست تا اگاهی منو ارتقا بده
ولی بعدش به مرور کلا از معنویات زده شدم. خودم رو توی تاریکی احساس میکردم. فک میکردم هیچ هدفی تو خلقت نیست و همه چی تصادفی و بر مبنای شانسه. خودم رو بی تکیه گاه میدیدم. حس تلاطم و اشفتگی درونی داشتم همیشه و افسردگی گرفتم و دچار خودکم بینی و کمبود عزت نفس شدم.
نمیدونی چه بلاهایی سرم اومد.
ولی الان یه مدته حالم بهتره البته خب من هنوز نماز هم نمیخونم. قرآن رو شروع کردم به فارسی دارم میخونم. چند بار نماز شب خوندم و یه اتصال کوچیکی رو حس کردم.
باور کن همون اتصال کوچیک، تا یه هفته منو شارژ نگه داشت!
چیزی که توی این ۱۶ سال تاریکی، اصلا حسش نکرده بودم.
انسان نرمال، به آرامش معنوی نیاز داره
ممنونم از توضیحاتتون عزیز مهربون
حتما طب سنتی رو هم پیگیر میشم