دقیقا
اینجوریم که یا اگه میخوای رفیق باشی و اسم خودتو بذاری رفیق،،کامل باش یا اصلا نباش
بعضی وقتا نگاش میکنم و ازش متنفر میشم بابت حسای بدی که بهم میده...نگاش میکنم و ازش بدم میاد بابت تموم انرژی منفی هایی که بهم میده...
همش باید حواسم باشه از چیزی ناراحت نشه یا بچه ها ناراحتش نکنن بعد اون!یک بار نشده وقتی مبیینه ناراحتم ازم بپرسه چته مشکلت چیه؟!
تازه وقتایی که ناراحتم معتقده نباید باهام حرف بزنه چون ناراحتش میکنم:/
همش میخوام ازش فاصله بگیرم اما خب از اونجایی که ما یک روزی به هم خیلی اعتماد داشتیم و درد و دل میکردیم میترسم عقده ای بازی دربیاره..
از خودم یک وقتایی میپرسم چرا الان با این دوستی؟
چون حس میکنم اون رفیقمه اما من براش رفیق نیستم و اون حالا که روحیشو به دست آورده میخواد با آدمای دیگه ای رفیق بشه