ازخوبیها یا بدیهایی که در حقت شده و یادت مونده بگو

تبعیض مالی پدر شوهر و مادر شوهرم در حق بچهاشون و همسر من

تنها کسایی که بهم خوبی کردن فقط پدرو مادرم بودن .بقیه فقط دنبال زخم زدن هستن

بابام باعث شد ب هیچ جا نرسم😔

بدیا از طرف مادرم بوده با فرقایی ک گذاشته

و خیانتایی ک دیدم

خوبی از این دوتا زیاد دیدم اما بدیا همیشه جلو تر میان توذهنم چون آسیب بزرگی بهم زدن

خوبی که زیاد . 

یکیش که هیچ وقت یادم نمیره ی آقایی بود که توی سوپر مارکت بهم کمک کرد ، الهی خیر ببینه . 

خانوادم خیلی مدیونشونم و .. .

بدی هم ...

یکیش که هرگز یادم نمیره ابروریزی که دختر خالم باعثش شد یا حماقت خودم 

چرا باید یادم بره  مخصوصا بدی‌ها اصلا از یاد م نرفته چون کسی در حق م خوبی نکرده تا یادم میاد من یرا دیگران کار انجام دادم همه ازم طلبکار هستن

خوبی بیش از حد تصور، اعتماد فروشنده خونه که بدون شناخت بهمون اعتماد کرد و با یک سوم قیمت خونه را داد تا کم کم پرداخت کنیم 

تهمت دزدی از طرف بهترین دوستم پیش خانواده خودش.... 

بچه بودم ولی خیلی دلم شکست 💔

برام سخت بود من از خانواده ای بودم ک از شیر مرغ تا پوست آدمیزاد توی خونمون پیدا میشد و دزدی رو نمی دونستم چیه شب و روز گریه می کردم چون خونوادش خیلی بهم میگفتن 😕

بعد اون دیگه دوسش نداشتم مثل قبل و منم فقط ب خاطر اصرار زیاد  یکی از دوستام ک  خودش دزد بود ساکت شدم و چیزی نگفتم 🙃✌️