ما دوسال و خرده ای هست عقدیم ؛ از همون اول همیشهههههههه خدا لنگ بود یا قسط داشت یا داشت ماشین عوض میکرد پول کم داشت یا داشت شغل عوض میکرد پول کم داشت یا داشتیم طلا میخردیم پول کم داشت
تو همهههههه اینا پدر من کمک کرد مادرم کمک کرد
همیشه خودش هم میگه اونقدر که این مدت پدر مادرت هوای منو داشتن خانوادم تو کل زندگیم نداشتن
الان نزدیک پنجاه میلیون به بابام و مامانم بدهی داره داره میشه یک سال پس نمی‌ده مدام داره بدهی های بقیه رو صاف می‌کنه میگه بقیه واجب ترن
الان مادر من یه موضوعی پیش اومده مجبور شده همه پولاشو پس اندازشو بده بره لنگ سه میلیییییییییون بهش میگم میگه دارم ولی فردا باید بدم به فلانی نمیتونم
اون هفته پدرم چک داشت ده تومن میخواست گفت دوروز دیگه میدم با اینکه هفت میلیون داشت ولی داد به یکی از مشتری هاش که بهش بدهکار بود
دلم میخواد خودمو چنگ بزنم
من غیرتم قبول نمیکنه اینقدر شرمنده کسی بشم که یه روزی دستمو گرفته چه برسه پدرمادرم
این بشر چرا اینطوریه 😭😭😭😭😭
آخر زنک زدم دوستم سه تومن رو قرض کردم میگه چرا زنک زدی دوستت نمی‌خواد و اینا بعد بهش میگم اگر بعد حرف زدن و غر زدن من بخوای پول بزنی برام ارزش نداره که آخر سکوت کرد گفت باشه برو قرض بگیر
دلم میخواد بمیرم فقط😭
