گفتم انقد سختی کشیدم تحمل کردم صبر کردم جیک نزدم.
پا بپات باهات راه اومدم از حقم گذشتم.
تو هم ببخش یکم از حقت بهم.
میگ نمیتونم بهت یه مقدار زمین یا ۱ دونگ خونم هم بدم بهت، برای آینده.
منو تواز آیندمون خبر نداریم چی میشه.
برا بچمه حالا میخاد از توباشه یا یکی دیگه.
گفتم آها بهم اعتماد نداری؟
اصلا اعتماد نداری اوکی.
من بخشیدم من گذشتم تونمیخوای ببخشی؟
میگ همه ک مثل تو نیستن.
گفتم آهاپس تونمیخوای خوبی منو جبران کنی.
یا پس یکی دیگه رو داری ک مثل من نیس، پس بِکنه.
واقعا ازش ناراحت شدم.
گفتم بهش ک ناراحتم کردی .
میگ عشوه اومدی ک یچیز بهت بدم؟
گفتم من عشوه نیومدم.
خودت خواستی اومدی....
من بخاطر این چیزا.... نمیکنم.
پست نیستم.
توگفتم قدر نشناسی.
من مثل توی شوهر قدر نشناس نیستم.
هیچکاری برام نکردی قدرتو میدونم