فهمیدم کارما واقعیه

اگر تعریف کنم تاصبح میشه....

یه مردمیادوزنشوبخاطراختلاف عروس ومادرشوهردارمیزنه البته قبلش کمرزنشوازوسط می‌شکنه وبعددارش می‌کنه وفرارمیکنه اززبون خانم مستاجرشون میگم اومدودیدغذاش حاضره خونه قدیمی بودب طبقه بالا ازطریق اینه دم راه پله دیدداشتم باهم بحث داشتن ومن صداندادم تانفهمن وخجالت نکشن تویه حرکت زنشوبلندکردوزدروی زانوش وکمرش خردشدوباروسری خود نه دارش زدداشتم جون دادنشومیدیم بخاطربچم ترسیدم وجیکم درنیومدمرده هم با سرعت فرارکردودروبست وپلیس خبردادمنم رفتم بابچم توحموم قایم شدم عرق می ریختم ازترس وقتی خونه پرازادم شدچادرسرم کردم یواشکی زدم بیرون حالم بدبودچشماش هنوزتواینه توذهنم بود که ازحدقه زده بود بیرون خلاصه پلیسارفتن اومدن وخوانواده دخترگفتن کی کشتنش شوهرش گفت نمی‌دونم یروزاومددم خونمون وگفت دخترم دارم میرم کربلا ازآقاامام حسین چی میخوای منم دلم ریخت و رفتم توماشینش همه چیزو اعتراف کردم وگفتم باقرص شبامیخوابم چیکارکنم من اونم گفت بسپاری خداوامام حسین انقدرگریه کردیم رفتیم اداره پلیس یواشکی شکایت کردوقرارشدماموراحواسشون باشه خلاصه خداهردوشونوجلوترجواب کردتوماشین حین فراروشک ودودلی گاردریل مادروپسرونصف می‌کنه وجزغاله میشن خداجوابشونوداد

واقعا خدا کارش درسته

یه ازخدا بیخبر که ادعاداشت کارخونه بافندگی داره و هرچی که شوهرم داشت نداشت رو گذاشت تو کار به هوای شراکت،ولی بعدش معلوم شد یه کارخونه ورشکسته داره که امسال شوهرمنوگول زده و به هوای شراکت ازشون اخاذی کرده،شوهرم سال۹۰حدود۸۵۰میلیون بهش پول داد،بماند به بهانه اینکه دستچکش تموم شده شوهرمومجبورکردکه۳۰تومن برای بیمه کارخونه و۵۰تومن بابت حقوق کارگرا،و۴۰تومن بابت خریدجنس چک بکشه،و خودت تااخرشو بخون،چقدر تواین مدت چک پاس کردیم،همش تو مزیقه بودیم والانم بابا۳۵۰تومن باقی مونده شوهرم۱سال ونیمه توزندان،حالا تو جای من باشی به کارما اعتقادپیدامیکنی؟؟؟؟؟