2777
2789
عنوان

جاریم بهم بی محلی میکنه اخه چرا

| مشاهده متن کامل بحث + 195 بازدید | 21 پست
بچه حسودی داره اخه؟

به دوستم ماجرارو تعریف کردم گف حسودی بچتو میکنه، چون مادرشوهرم هی بهش میگه بچه بیار واسه همون اونم نمیدونم بچش نمیشه یا چی بهم حسودی میکنه. اینو دوستم میگه برداشت اونه

چه ربطی به حسودی داره اخه ؟ چون بچه داری باید بهت حسودی بکنه ؟

به دوستم ماجرارو تعریف کردم گف حسودی بچتو میکنه، چون مادرشوهرم هی بهش میگه بچه بیار واسه همون اونم نمیدونم بچش نمیشه یا چی بهم حسودی میکنه. اینو دوستم میگه برداشت اونه

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

اونم بچه میاره اینطور نگو

به دوستم ماجرارو تعریف کردم گف حسودی بچتو میکنه، چون مادرشوهرم هی بهش میگه بچه بیار واسه همون اونم نمیدونم بچش نمیشه یا چی بهم حسودی میکنه. اینو دوستم میگه برداشت اونه

توام بی محلی کن.و ابدا پیشش از مادر همسرت بد نگو.اتفاقا با مادرشوهرت رفت و آمد کن وقتی خودتو دور بگیری میشی غریبه حتی محبت همسرتم از دست میدی.چون مردها مادرشون رو ول نمیکنن ما رو بچسبند.ده ساله ازدواج کردم تجربه دارم که میگم.منم دوری میکردم ی سری مشکلات پیش اومد. الان رفت و آمد داریم اونام دوسم دارن بحثی هم پیش نیومده.حتی میبینم جاری مم بیشتر از من دوس دارن حسودی نمیکنم.چون میدونم بعضی از اخلاقهاش خوبه.با جاریم رفیقم دکترمیریم باهم.تفریح باهم.بعد میبنیم که پشت من ،تعریف میکنه.ولی جاری دیگه م خودشو میگیره منم ببینمش مث خودش رفتار میکنم.

توام بی محلی کن.و ابدا پیشش از مادر همسرت بد نگو.اتفاقا با مادرشوهرت رفت و آمد کن وقتی خودتو دور بگی ...

مادرشوهرم توی پارکینگ منو دید، پشتشو کرد به من یه سلام هم نداد نوه ش هم توجه نکرد. منم مث خودش سرمو انداختم پایین رفتم. چطور اون بهم اهمیت نمیده من خودمو کوچیک نمیکنم پیشش. یبار شوهرم خونه نبود رفته بودم پیشش بخاطر اینکه من اونجام املت گذاشت اونم با یه تخم مرغ گداااا. پیش شوهرم یجور رفتار میکنه انگار خیلی منو دوس داره و پشت سرش برعکس. بعدشم همیشه رفتاراش همینه. دلم نمیخاد اصلا باهاش ارتباط داشته باشم به درک هرچی میخاد بشه. ادم نیس اصلا

مادرشوهرم توی پارکینگ منو دید، پشتشو کرد به من یه سلام هم نداد نوه ش هم توجه نکرد. منم مث خودش سرمو ...

آهان. نگا آدمها پیر میشن دلتنگ وخسیس هم میشن.

مادرشوهر منم رفتیم خونه ش بهمون حتی چای نداد.و سریع سفره شو جمع کرد دیدم خودم.غذا تعارف نکرد گرسنه برگشتیم.هنوزم واسم سواله.ولی خب من بعد اون بهش احترام گذاشتم خودش خجالت کشید.الان جمع کرده خودشو.املت که چیزی نیست من گاهی رفتم ی کوکو بهم داده نازک مث سنگ پر زیره.بنویسم طومار میشه.

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792