خانم ها برادر همسرم با یک خانم دندان پزشک نامزد کردن.که خیلی خیلی دختره موفق و پولداریه. دو تا مطب داره .برادر همسرم استاد دانشگاه هست و در برابر نامزدش واقعاً فقیر حساب میشه.ولی خیلی عجیب رفتار میکنه مثلا دیشب که مادر همسرم شام دعوتمون کرده بود رو به من کرد و گفت ببخشید اسمتون فراموش کردم.نمیدونم باید بهم بخوره یا منم مثل بقیه از در چاپلوسی و خود عزیزی هیچی نگم.رفتار دیگش اینکه اومد خونه من کتش و کیفش را داد به من.نمیدونم میخاد منو کوچیک کنه.یا من خیلی حساس شدم رو این بنده خدا.
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
نه بابا طرف دستمال تا میکنه میزاره زیر فنجونش رو نعلبکی و چایی میخوره .
خانواده ی داماد ما هم همینطورین.خب دستمال میذارن زیر لیوان که میز لک نشه.و کت و بارونی رو میدن که ببریم آویز کنیم آخه دوس ندارن سرک بکشن تو اتاق ها.بعضی ها اینطوری عادت کردن.
بهترین کاردرمقابلش اینه مثل خودش رفتار کنی.نه بی ادبی ودعوا نه پاچه خواری وچاپلوسی...خودتو بالا بگیر..توجمع برو با بقیه گرم بگیر.درحد سلام واحوالپرسی گرم ومودبانه
مهمترین مشخصه رفتاری که توی صحبت هاتون گفتین این بود مثل بقیه از در چاپلوسی و تملق وارد نمیشین و این باعث میشه اگه ایشون قصد بدی داره در مقابل شما خلع سلاح بشه
دوست عزیز اگه جواب ریپلای شما رو نمیدم یا خیلی بی ادبی یا هیچ منطقی نداری نه وقتشو دارم با شما صحبت کنم نه شأن بنده این اجازه رو میده 🌹🌹🌹🌹
در مورد پرسیدن اسم من حس بدی نگرفتم،مهم لحنش موقع بیانش بوده.
در مورد قضیه کت و کیف شما باید پیشدستی میکردی و راهنماییش میکردی سمت اتاق، حتی وقتی هم که کت و کیف رو داد شما نباید میگرفتی باید با لبخند راهنماییش میکردی سمت اتاق و میگفتی بفرمایین از این سمت و راحت باشین.