من شهر غریبم کسیو ندارم یکی دوتا کلا دوست دارم باهاشون رفت امد میکنم شناخت کافی دارم ازشون یکیشون که کلا متاهله بچه داره اسم شوهرش از زبونش نمیوفته اون یکیم دوست پسر داره در واقع نامزده یجوری خانوادش در جریانن حالا چند روز پیش با اولی رفته بودم بیرون گفتم برگشت گفت اینجور ادما میان زندگیتو میپاشونن امروزم دومی امده بود خونمون از دهنم در رفت گفتم برگشته میگه رفت امد نکن مخ شوهرتو میزنه فلان اینم بگم مادرم عمری با همین توهماتو تفکرات با هیچکس رفت نکرد سال یبار خونه فامیل نرفتیم شدیدا این حرفش بهم برخورد انگار شوهرم مثلا انقد هوله با دوست متاهل من قراره بریزه روهم چیزی نگفتم تصمیم دارم سری بعد که ب دوستام گیر داد یچیز دندون شکن بگم مامانم دیگه چیز میز نبافه تحویلم بده
مگه مادرت خونتون هست وقتی دوستات میان؟
نیارشون خونت بیرون باهاشون بگرد
متاهل و مجرد نداره
ادما خیلی پست شدن
بجای اینکه دنبال جواب باشی، با مادرت راجبش صحبت نکن
خودت که میشناسیش
با اخلاقیاتش کار ندارم ولی همچین دروغم نمیگه جای رفیق بیرونه حریم خونس نه تو خونه
راست میگه خونه زیاد رفت و آمد نکنید یا وقتی شوهرت خونه نیست بیان خونت.یا بیرون بیرون پارک
ببین توخونه زندگیت نیارشون
باهم ی کافه قرار بزارید پارک،رستوران و...
ولی خونه هم نرید تو این دنیا نمیشه ب هیچ کس اعتماد کرد حتی ب چشمات
خدا نکنه ولی این دور زمانه انتظار هرچیزی و از هرکسی داشته باش
زن داییم در کمال ناباوری. دید شوهرش با زن دایی ش رو هم ربختن و با هم رابطه دارن چند سال همش جنگ بین فامیل دارن ب خاطر این دو تا ادم
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
54 ثانیه پیش
55 ثانیه پیش
55 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز