من 5ساله ازدواج کردم.... ی شهر دیگه ام
پدر منم اذیتمون کرد زجرمون داد خونوادش بدتر ازون
رفیق بازی کرد اعتیاد داشت خونه نداره هنوزم از خودش مستاجرن همیشه بداخلاق بود همیشه عصبی بود تفریح مارو نمیبرد یه لبخند نمیزد
تو عقد منو خاهرم چقد اذیت کرد سر جهاز دادن
الان بعد پنج سال دوری... اسمس میده احوال میپرسه.. زنگ میزنه میگه کم و کسری نداری
پول بهم میده
دلم براش میسوزه پیش شوهرم احترامشو نگه میدارم