2777
2789
عنوان

خانومای متاهل و باتجربه لطفابیان

| مشاهده متن کامل بحث + 517 بازدید | 82 پست
اگه میبینی شوهرت زود عصبی میشه خودت ملایمتر جواب بده.یا غیر مستقیم بفهمون که شوهرت بفهمه ناراحت میشه

اخه من موندم چطوررفتارکنم ی دقیقه خوب مادرشوهرم ب دقیقه بد

مثلا شوهرم ی کاراشتباه بامن بکنهااا اون برای من قیافه میگیره ک توچرا ناراحت میشی بد حرف میزنه واقعا پروعه یبارجلوی خواهرومادرم خیلی بالحن بدی حرف زد

مشکل اینه اون لحظه شوهرم اصلا متوجه نیسخودش همچیو سریع میره میگ ب شوهرم

اگر گوشی رو چک میکنه بهش پیام بده یا از قبل هماهنگ کنین وقتی از فلان چیز ناراحت شدم خواستم ب روشون بیاری برات پیام خالی میفرستم همچین چیزی بعدم بهش بگو حواسش رو جمع کنه ک همون لحظه غیرمستقیم بهش بگی 

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



مگه واسه دفاع از خود باید بی ادب باشی؟

نه ولی میگن مثل خودش برخورد کن مثل خودش بی ادبانه میشه ک🫤مثلا برای چیزای الکی ی روز خوبه ب روز بد بابحن بد حرف میزنه چطور برخورد میکنی اگرشمابودی

اگر گوشی رو چک میکنه بهش پیام بده یا از قبل هماهنگ کنین وقتی از فلان چیز ناراحت شدم خواستم ب روشون ب ...

اصلا یکارایی میکنه من اون موقع هنگم یبارجلوی شوهرم گفت این چیه پوشیدی بالحن بد بباس بختیوابنا نها اون لباسو خودش چون فبول نداشته شوهرم نشسته و اصلا میگفت حرف بدی نزد چی گفت مگ🫤

خب چطورابنکاروکنم میترسم مانبدیک هم زندگی میکنیم اون همش ناراحتم میکنه ولی من میارسم

اهمیت نده به حرفاش من با همچین ادمایی به خودم میگم بنده خدا اسکل ولش کن هرچی میگه بزار بگه 

دقیقا منم همینم دگ شبیه همیماخه جطور میشه باخنده گفت اینجورحرفارو

حالا یه مثال بزن ببینم چی گفته 😅

من یه بار فقط تونستم جواب بدم من باردار بودم همسرم داشت کار می‌کرد نزدیک عید بود هی بگم میگفت خانومم این و چیکار کنم یا میگفت ارباب اینو کجا بزارم نمیدونم این یهو چش شد یا ناراحت شد پسرش به من میگه ارباب داشتیم یه بحث دیگه میکردیم یهو گفت آره فلانی از فلان شه دختر گرفته منم گفتم وای وای از اونجا نباید دختر بگیری منم گفتم خب مامان پسچرا منو برای پسرت گرفتی با خنده اونم گفت نمیدونستیم شما برای اون منطقه هستید گرنه نمیومدیم منم ناراحت شدم ولی خندیدم گفتم مگه تحقیق نکردید گفت نه منم گفتم اشتباه کردی خب باید تحقیق میکردید شوهرمم شنید ناراحت شد مادرش ک رفت خودش رفت بهش گفت چرا این حرف و زدی گفت نه من نزدم گفت مادر من تو اتاق بودم خودم شنیدم

چطور؟مثل خودش رفتارکنم؟

ببین مادرشوهره دیگه.. زبونش تلخه

یه روز تیکه میندازه یه روز از خونه داری و شوهرداری و... ایراد میگیره.. یه روز تحویل نمیگیره


اگه بخای هرچی گفت بری به شوهرت بگی مامانت اینو گفت اونو گفت فایده نداره... چون شاید اولاش بهت حق بده ولی بعد دیگه براش عادی میشه و تازه تو تو چشمش بد میشی و میخاد بگه حساس هستی و مادر من منظوری نداره و... 

فقط اگه یه مسئله خیلی مهم پیش اومد بهش بگو... من خودم تو این چندسال ازدواج از مادرشوهرم کم حرف نشنیدم.. ولی به شوهرم نمیگفتم

تاپارسال که از یه موضوعی خیلی زیاد ناراحت شدم و بهش گفتم.. اونم کامل به من حق داد و گفت حق باتوعه



نامه ای به فرزندم:«مادرت روزایی رو زندگی کرد که قابل زیستن نبود،مگر فقط به خاطر وجود تو» 
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز