سلام
خانما من یه پسر عمو داشتم که واقعا عاشقش بودم
عید امسال یهو گفتن فلانی نامزد کرده
و برای دیدو بازدید عید عمو و زنعموم اومدن خونه ما
با توجه به اینکه من شرایطمم به پسر عموم میخورد ! زنعموم گفت ما به پسرمون گفتیم برو از همکارات یه دختر بگیر چون ما دختر خووووووب نمیشناسیم در اطرافیان !!
من از حرفش واقعا ناراحت شدم و..
خلاصه گذشت و من چند روز پیش به یه زنه زنگ زدم که ف ا ل قهوه میگرفت
بهش گفتم یه ف ا ل کامل میخوام و حتی یه کلمه حرف نزدم
به من گفت تو پوست گندمیه موهات مشکی و .. ؟ گفتم بله
خلاصه شروع کرد به حرف زدن تا اینکه به من گفت خانم فلانی چه نسبتی باهات داره گفتم زنعمومه دقیقا اسمشو کامل بهم گفت ! گفت بسیار زن حسودیه !! پسرش تو رو میخواسته رفته دعا گرفته قفل زده انداخته ته چاه !! پسرش هم الان یکی تو زندگیشه !!!
من اون لحظه هنگ کردم و اصلا باورم نشد
دوباره بهش گفتم مطمئن هستید گفت بله !!!
و بعدش هم اسم دختر داییمو گفت گفت فلانی بچه دار نمیشه و خیلی اه و حسرت تو رو میکشه
دختر داییمم دقیقا هشت ساله متأهله و خانه داره ولی میگه خودم بچه نمیخوام من خداشاهده نمیدونستم مشکل داره !! چون دختر داییم یکم ادا اصولیه گفتم شاید واقعا خودش بچه نمیخواد ، خیلی تز روشنفکری داره !!!
خلاصه بگذریم
بنظرتون اگه زن عموم این کارو کرده باشه خدا جوابشو تو این دنیا میده که من با چشمای خودم ببینم ؟؟
واقعا حالم خیلی بده