2777
2789

واقعا خیلی سخته کمتر همو می‌شناسی خواستگار کم داری کاش شهر کوچک زندگی می‌کردم 

دوتا صلوات بفرست اولیش برای سلامتیت دومیش برای حاجت من 😍♥️ در ضمن این اکانت دست پنج نفره

دقیقاااااااا منم وضعم همینه

خدایا عجلمو برسون مرگمو برسون من دیگه سیرم ازین زندگی قبل این‌که خودم تمومش کنم خودت تمومش کن حتی اگر زمان مرگم ۳۰ سال دیگست باقی مونده عمرمو بهم ببخش و منو ازین دنیا ببر که سیرم....

مشکل اینکه شما افکارت با شهر بزرگ رشد نکرده


روزی سگی داشت در چمن علف می‌خورد. سگ ديگری از کنار چمن گذشت. چون اين منظره را ديد تعجب کرد و ايستاد. آخر هرگز نديده بود که سگ علف بخورد! ايستاد و با تعجب گفت: اوی ! تو کی هستی؟ چرا علف می‌خوری؟! سگی که علف می‌خورد نگاهش کرد و باد در گلو انداخت و گفت: من؟ من سگ قاسم خان هستم! سگ رهگذر پوزخندی زد و گفت: سگ حسابی! تو که علف می‌خوری؛ ديگه چرا سگ قاسم خان؟ اگر لااقل پاره استخوانی جلوت انداخته بود باز يک چيزی؛ حالا که علف می‌خوری ديگه چرا سگ قاسم خان؟ سگ خودت باش...     #زمستان بی بهار / ابراهیم یونسی

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



آره ، تو شهر بزرگ از هر قوم و قبیله ای آدم هست. هیچکدام هم با رسم و رسوم و اخلاق هم آشنا نیستند. با ...

آره واقعا خدا برای همه درست کنه 

دوتا صلوات بفرست اولیش برای سلامتیت دومیش برای حاجت من 😍♥️ در ضمن این اکانت دست پنج نفره
فقط دلت میخواد کلمات قلمبه سلمبه بزنی بدون اینکه ذره ای مرتبط باشه؟

نمی‌دونم والا خیلی بد حرف زد

دوتا صلوات بفرست اولیش برای سلامتیت دومیش برای حاجت من 😍♥️ در ضمن این اکانت دست پنج نفره
فقط دلت میخواد کلمات قلمبه سلمبه بزنی بدون اینکه ذره ای مرتبط باشه؟

یه کلمه قلمبه توی جمله من پیدا کن بعد بیا ایراد بنی اسرائیلی بگیر


روزی سگی داشت در چمن علف می‌خورد. سگ ديگری از کنار چمن گذشت. چون اين منظره را ديد تعجب کرد و ايستاد. آخر هرگز نديده بود که سگ علف بخورد! ايستاد و با تعجب گفت: اوی ! تو کی هستی؟ چرا علف می‌خوری؟! سگی که علف می‌خورد نگاهش کرد و باد در گلو انداخت و گفت: من؟ من سگ قاسم خان هستم! سگ رهگذر پوزخندی زد و گفت: سگ حسابی! تو که علف می‌خوری؛ ديگه چرا سگ قاسم خان؟ اگر لااقل پاره استخوانی جلوت انداخته بود باز يک چيزی؛ حالا که علف می‌خوری ديگه چرا سگ قاسم خان؟ سگ خودت باش...     #زمستان بی بهار / ابراهیم یونسی
مشکل اینکه شما افکارت با شهر بزرگ رشد نکرده

لزوما هم مساله افکار آدم نیست

من البته سالها قبل ازدواج کردم سنم هم کم نبود ۲۶سال داشتم

ولی الان فکر میکنم خوب ملت چطور دوست پیدا میکنن آخه   من اون زمان میخواستم هم بلد نبودم

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز