من از رفت وامد با فامیل و صمیمی شدن متنفرم
از کودکی یادمه رفت و امد ما با فامیل یک طرفه بود همیشه اونها میامدند ما شرایط کار و زندگیمون جوری نمیتونستیم بریم
از ۱۲،۱۳ سالگی من و خواهرم خیلی اعتراض کردیم به این وضع ،خواهرم فوق العاده درس خوان بود
دبیرستان ما بدتر شد بیشتر فامیل به خاطر حسادتی که به خواهرم داشتند بیشتر مزاحم میشدن شب نشینی،عیادت ، طرف زمان امتحان نهایی ما میومد خانوادگی میومد ۲،۳ روز میموند
ما فقط غصه خوردیم و هیچ نتیجه ای از درس و کنکور نگرفتیم