2777
2789

ترو خدا تا آخر بخونید همه رو خلاصه و یکجا گفتم ب کمکتون نیاز دارم بخدااااا

نکته:( خانواده منو همسرم تو شهرستان های تبریزن خودمون هم بعد جدایی خونمون اومدیم بندرعباس بخاطر کار همسرم ) 


شوهرم اینا چهار تا داداشن

سه تا داداش های بزرگش ازدواج کردن خونه شون رو از مادرشون جدا کردن مستقل شدن. یه کوچه از مادرشوهرم اونوترن

بعد شوهرم پسر آخریه ک قرعر بوده سر خونه باشه ( چون بین ما رسمه یکی سرخونه باشه) 

با من ازدواج کرد پنج سال پیش 

خانوادش از من متنفرننننن چون نمیخاستن بیان خاستگاریم و فلان

خلاصه تو این پنج سال ک پیششون بودیم هزاررررر تا بلا سرمون آورد چند بار منو شوهرم و بچه هامون رو بیرون کردن از خونشون میگفتن خونتون رو جدا کنید برید 

ولی شوهرم نمیرفت

شوهرمو از در بیرون میکردن از پنجره میومد تو

ب شوهرم میگفتم بیا زمین بخریم و خونه درست کنیم (چون تو روستان خونه اجاره نداریم باید درست کنیم حتما) 

میگفت نه من این همه زحمت کشیدم و کار کردم براشون خرجشون کردم

خونشون رو بازسازی کردم و.......  نمیخام بزارم برم

دیگ آخرین باز چند ماه پیش بیرونمون کردن ک مثلا جدا شدیم 

تو این چند ماه اومدیم یه شهر دیگ یکم نفس راحتی کشیدم

طلاهامو فروختم زمین خریدیم تو اون روستا ک هربار میریم مسافرت یه ماه میمونیم ک خونه توش بسازیم و تو خونمون باشیم

چند روز رفتیم عروسی خاهر همسرم ک آخرین بچه بود

شوهرم بعد خاهرش تنهایی مامان و باباش رو دیده میگه عید رفتیم خونه بابام دیگ برمیگردم میمونیم پیششون گناه دارن 

ولی بخدا یه ذره ای برای مامان و باباش مهم نیست ک کسی پیشونن نیست

میگ میرم ک زمین بابامم بهم برسه

میگه خونه درست نمیکنم

میگم اگ درست نمیکردی چرا کاری کردی زمینو بخریم و طلا بفروشیم

میگ اونموقع اعصابم خورد بود

میگم سه تا پسر و عروس دیگم هم دارن اونا چرا نمیرن پیشش تازه یه کوچه اونور ترن

میگ اونا خونشون جداست میگم مام جداییم خب میگ نه هنوز ک خونه نساختیم😐😐😐

من نمیدونم چیکار کنم 

نمیخام برم قهر

نمیخام برم پیش پدر و مادرش زندگی کنم 

شما بگید چیکار کنم؟؟؟ 

از یه طرفم مامانم مخمو خورده ک عید اومدی خونه نساخت طلاقتو بگیر 

آخه با وحود دو تا بچه!!!!!  

بی پناهی یعنی  ، زیر آوار کسی بمانی ک، قرار بود، تکیه گاهت باشدد..... 

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



فک کنم یه چی بهش خوروندن ک اینجور نظرشو عوض کردن

بخدااااا دقیقا 

بابا وقتی میرفتیم عروسی خاهرش میگفت رفتی مامان گفت بمونید بگو نه ما میرم اینجا خونه نداریم کجا میخاییم بمونیم 

انشاالله هروقت خونه ساختیم میایم یه ما میمونیم 

بعد یهو بعد اینکه رفتیم خونه مامانش کلا 180 درجه تغییر کرد 

بی پناهی یعنی  ، زیر آوار کسی بمانی ک، قرار بود، تکیه گاهت باشدد..... 
الان که شرایط داری زیر بار نرو اصلا من هنوز جدا نشدم نمیگم خیلی بد هستن ولی خوب زندگی یجا بزرگتربن ا ...

ولی هانواده همسرم خیلیییییی بد هستن

بی پناهی یعنی  ، زیر آوار کسی بمانی ک، قرار بود، تکیه گاهت باشدد..... 

وقتی یبار جدا شدی دیگه زندگی کردن باهاشون سخته، وقتی پدر و مادر همسرت نمیخوان خودت به مادر شوهرت بگو جوابش بدن 

من موارد خوشبخت که دیدیم عروس با خانواده شوهرش زندگی میکنه، پدر شوهر واسه هر کاری با عروس مشورت میکنه، پول که توی خونه دارن دست عروس هست 

انقدری که ترقوه ؛ رگ ؛ ته ریش ؛ سینه ؛ باسن ؛             چال لپ ؛ گودی کمر ؛                                               و بقیه پستی بلندی های بدنمون طرفدار داره،            عقاید و اخلاق و خط فکریمون طرفدار نداره!                  توعصر حاضر حتما باید یه چیزیت زده باشه بیرون       یارفته باشه تو                                                        تاشایسته بشی 
وقتی یبار جدا شدی دیگه زندگی کردن باهاشون سخته، وقتی پدر و مادر همسرت نمیخوان خودت به مادر شوهرت بگو ...

یقران اینا جیب همسرمو خالی میکردن بقران قسممممم اگ این پنج سال اینا یه قرون پول ب شوهرم دادن حروم باشه اگ دادن

بی پناهی یعنی  ، زیر آوار کسی بمانی ک، قرار بود، تکیه گاهت باشدد..... 
با دعوا نگو ولی اصلا زیر بار نرو اگه اخلاق همسرت دستت باشه میتونی خامش کنی نشد تهش با قهر دعوا تهدی ...

هی دارم ب شوعرم تاکید میکنم ک عید رفتیم باید خونه مون رو بسازیم هیچی نمیگه فقط یکی دو بار اول گفت تو حیاط بابام برات خونه درست میکنم 

من عصبی شدم

بی پناهی یعنی  ، زیر آوار کسی بمانی ک، قرار بود، تکیه گاهت باشدد..... 
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز