دعوا با شوهر حق بی کی بدم

تقیصر شوهرته مگه طلب داره مریضی خب

مردا اصلا مریضی زنو قبول ندارن😅

بهش شرایط تو توضیح بده

محل نده

درکش پایینه

یه نکته خیلی جالب وجود داره اونم اینه که خیلی از ادما زمان بیماری گیج میشن نمیدونن باید چکار کنن . خصوصا اقایون اونا منطقی هستن . مثلا شما مریضی اقا خیلی منطقی برداشته بردتت دکتر چون بهش نیاز داشتی . ولی دیگه کاری به احساساتت نداره که مثلا توجه میخوای یا هرچی اون کاری رو که به نظرش لازم بوده انجام داده الان تازه دنبال نتیجه هم هیت که چرا خوب نمیشی 😁

به نظر من که تقصیر هیچکدومتون نیست شرایط اروم تر بشه درست میشید

انشالله زودترخوب بشی عزیزم شرایطتون سخت هست ولی بعضی ازاقایون مغزشون اندازه نخود شوهرشماهم مطمئناازمریضی اتون ناراحت هستن بلدنیستن ابراز کنن.من شوهرم پزشک دقیقا رفتاراش مثل رفتارشوهرشماست توشهرشون غریبم بعضی اوقات خونه نیست ماموریت شهردیگه نمیتونم برم درمانگاه وقتی خودشم میادخونه همین حرف شوهرشمارومیزنه میگه کم مریض داری کردم میام خونه هم تومریضی وواقعادلم میشکنه ولی کم کم باهاش صحبت کردم اونم مریض میشدمی دیدمن چجورازش مراقبت کردم الان خیلی بهترشده 

افرین خیلی قشنگ بررسی کردی منم شوهرم اینجوریه اوایل فکرمیکردم دوستم نداره ولی متوجه شدم کلافه میشه ونمیتونه مدیریت کنه واسه توبیمارستان وبقیه خوبه واسه من اینجوریکبارتوحرفاش غیرمستقیم گفت که عصبی میشه ودست خودش نیست یکدفعه هم من سرگیجه خیلی شدیدداشتم خودشم میدونست بعدمن یه چیزی روازتوگوشیش پاک کردم یکی زدتوسرم من گریه که چراوقتی سرگیجه دارم زدی توسرم اون میگفت تیرخوردی ودرک نداشت که اون لحظه چه حالی شدم

اره اکثرا اینجور هستن واقعا . خصوصا در اقایون که خیلی منطقی رفتار میکنن و دنبال نتیجه هستن . خیلی جالبه مثلا شما دیدی بگن پدر تا صبح بر سر بالین کودک بیمارش بیدار موند ؟ ولی معمولا مادر میمونه . پدر می بینه بچه مریضه می بره دکتر داروهاشم میخره بهش که دادن تخت میگیره میخوابه چون از نظر اون همه کار انجام شده الان باید بشینه منتظر تا این خوب بشه . در مورد درد هم که کلا ضریب تحمل زن و مرد زمین تا اسمون فرق داره . اصصصصلا همین یه ذره رو هم درک ندارن 😁 

سعی کن قوی باشی یه خانوم خوب باید بتونه مدیریت کنه شوهرشماناخواسته انجام میده پس دلگیرنشوکم کم درست میشه عزیزم شما دونفربافرهنگ متفاوت تواون خونه دارین زندگی میکنیداین سیاست شماست که شوهرتویواش یواش یادش بدی وشمارومهم بدونه اون یه پسری بوده که توخونه اشون احتمالا بااینچیزا برخوردی نداشته ویادش ندادن سعی کن بهش فکرنکن عزیزم بزارخوب شدی قشنگ یه روزکه حالش خوب بود بشین باهاش صحبت کن که نیازداری بهت توجه کنه 

شوهر منم همینه،اخر اخر هم دلی و ابراز محبتش سکوت و غصه خوردنشه ک تو تنهایی خودشه ،بروز هم نمیده ک من متوحه هم بشم.

هفته پیش فهمیدم قلبم نامیزون کار میکنه،شوهرم ک فهمید چیکار کرد؟!هیچ فقط گفت چیزی نیست ،حتما اشتباه شده😑

نهایت هم دردی و کمکش هم این بود ک چون اسنپش تخفیف داره برام اسنب گرفت ک برم دکتر و بیام اذیت نشم تو رفت و امد

چقدرشماباتجربه هستین خوشم اومد ازدیدگاهتون برامادرتون صلوات فرستادم❤

باید احساساتت رو مدیریت کنی . توی زندگی مشترک اگر احساسات زن و منطق مرد بالانس نشه هی نا رضایتی به وجود میاد . احساسات نیازه ولی منطقی هم  نگاه کن به مسائل . اقا هم باید بدونه منطق نیازه ولی گاهی احساسات رو هم باید جدی گرفت . و این که وقتی همه چی عادیه حالتون خوبه تنشی نیست در موردش حرف بزن . حرف نه دعوا . حرف بزن یادش بده براش دوتا مطلب از نت بخون براش کلیپ بفرست . ریز ریز و غیر مستقیم یادش بده .مثلا سر این چیزا جوکا و کلیپای خنده دار هم هست با خنده شروع کن با جدی یادش بده  که مثلا همین چیزای کوچیک واسه خانوما مهمه حتی باعث میشه زودتر خوب بشن . خیلی از این چیزا رو واقعا ما با تجربه به دست میاریم خصوصا اقایون که معمولا توی خونه شون هم چون پسر داشتن زیادکسی به احساسات اهمیت نمیداده . بلد نیستن . من خودم وقتی باردار بودم نزدیک زایمانم که شد یه کلاس کامل واسه شوهرم گذاشتم . مرتب باهاش حرف میزدم چون میدونستم همون قدر که من بار اولمه مادر نیشم اونم بار اولشه پدر میشه . انقدر تو گوشش خوندم که من توجه میخوام حواست بهم نباشه افسرده میشم میفتم رو دستت که توجیه شد 😁 راه حرف زدن با همسرتون رو پیدا کنید قلقش یگبیاد دستت مقدار زیادی از مشکلات خود به خود حل میشن