خیلی صاف و مهربونم بودن
ورزشکار بودن معلم بودن و...
ولی چیزی که خیلی دوست داشتم شخصیتشون بود مثلا نوشته بود با اینک میتونست لباس های متفاوت و گرون و ... بپوشم ولی نمیدوشید یا حتی تو جبهه شلوار کردی با پیراهن بلند میپوشید ک مغرور نشه خودشو ب مردم بومی اونجا نزدیک بدونه یا مثلا وقتی میخاست نمازشب بخونه میرفته پیش اشپزا ک میخوندن تو پادگان نمیخوند ک کسی بفهمه یا ...