فکر کنم عاشق شدم 💔

یعنی چی 😐

دوباره نه اولین باره 😭😭😭

هستی تعریف کنم ؟؟؟ البته تاپیک قبل ترم همه چیو گفتم

اول بگم سه چهارماهی هست همو میشناسیم اونم بصورت مجازی تا حالا همدیگه رو ندیدیم شهرامون نزدیک شیش ساعت با هم فاصله دارن هردوتامون منتظر نتایج کنکور بودیم که نتایج اومد من فیزیوتراپی قبول شدم اون مردود شد اون ۲۲ سالشه دوباره پشت کنکور موند و من ۲۱ سالمه بعدش اینکه اوایل رابطمون اون گفت که مذهبی هست منم راستش اصلا از پسرای مذهبی خوشم نمیاد و کلا از مذهبی بودن گذشته با عقایدش و تفکرش مشکل داشتم اصلا در مورد این تفکرا با من صحبت نمیکنه ولی خب استوری های اینستاش همه چیزو نشون میداد من گفتم با شبیه هم نیستیم جدا شیم بعدش اون موافق نبود و گفت نمیتونه ازم بیخبر باشه و اصرار کرد حداقل هفته ای یکبار پیام بده حالمو بپرسه منم قبول کردم 

بیا ادامشو تایپ کنم

بعدش دیگه افتاد توی اعلام نتایج دوباره ارتباطمون بیشتر شد و خیلی بیشتر با هم حرف میزدیم چون اون دوباره پشت کنکور موند منم ی شهری که نباید قبول شدم و درمورد رشتمم بشدت شک داشتم و حال هردوتامون داغون بود تو این مدت همدیگه رو اروم میکردیم و یبکارگی رابطمون برگشت به جای قبلیش هردوتامونم میدونستیم نباید این اتفاق بیفته اما دلو زدیم به دریا و اصلا به روی خودمون نیاوردیم 

من بشدت گارد داشتم درمورد اعتقاداتش و مذهبی بودنش اما کم کم نرم شدم و اللن خیلی کمتر بهش فکر میکنم چون خودشم اصلا درمورد این چیزا با من صحبت نمیکنه وقتیم باهاش حرف میزنم ی درصد مشخص نیست که ادم مذهبی هست اصلا نشون نمیده و من حتی ازش پرسیدم گفتم وقتی شرایط فراهم باشه توی دوران دوستی حاضری رابطه جنسی برقرار کنی با طرف مقابلت اون گفت اره مشکلی ندارم درصورتی که من مشکل دارم مثلا با اینکه اون مذهبیه.......

الان وابستگیم خیلی بیشتر شده بهش تنها کسی که توی غربت باهاش حرف میزنم حتی با خانوادمم حرف نمیزنم حوصلشون ندارم اون فقط منو درک میکنه همه چیزمو میدونه و میتونه ارومم کنه درواقع اصلی ترین چیزش که منو جذب کرده شخصیتش هست انگار ی شخصیت قوی داره در هر شرایطی برای زندگیش میجنگه هیچوقت پیش من ناله نکرده از وضعیتش با اینکه شرایطش بدتر منه ولی اون همیشه به من دلداری میده و خیلی شخصیت مستقلی داره با اینکه داداش بزرگ تر خوردش داره اما کل خانوادش به این تکیه میکنن و هر کاری داشته باشن این انجام میده

برام ارزش قائل هر طور شده سعی میکنه برام وقت بذاره و موقعی که باهام رفتار میکنه سعی میکنه خیلی احترامو نگه داره اینا خیلی برام مهمن چیزایی که توی پسرای الان نمیتونم پیداش کنم ولی الان که من دانشجو شدم فاصلمون چندین برابر شده حدود بیست ساعت دوریم از هم تا بکسال اینده که درگیر کنکور هست تابستونم سه ماه خدمت داره یعنی تا یکسال دیگه احتمال زیاد همدیگه رو نمیتونیم ببینیم