مثلا همین دیشب یه ربع به ده شب بود دخترم گفت تلویزیون رو روشن کن پویا ببینم
این شبکه هم ساعت 10تموم میشه و خاموش میکنه
گفت روشن نکن منم گفتم الان تموم میشه خاموش میکنه اگه روشن نکنم گریه و داد میزنه حالمون خراب میشه قبل خواب بعدش روشن کردم
اینم شروع کرد اصلا حرف من هیچ ارزش نداره تو این خونه
و ناراحتی داد و بیداد
میخواستم زود بخوابم خسته ام و....
صبحم فهمیدم تاذ2شب نتونسته بخوابه از حرص
حالا شما فکر کن زندگی چقدر از این داستانا داره هر لحظه اش
دیر گفتی زود گفتی یادت رفت انجام ندادی مهم نبودم بلد نیستی.....