خوب اگه بچه رو به دنیا میارن هم زن وهم مرد با هم توافق میکنن که دیگه پدر و مادر هم هستن و دیگه توقع زندگی دو نفره از هم ندارن مثلا مرد میپذیره زنش قشنگی اندام استراحت اعصاب خواب دیگه ممکنه نداشته باشه بچه ها باشن رابطه نباشه هر وقت بخوان پس یه تصمیم دوتایی هست و خود آقا و خانم هم تو نقش پدر و مادر دیگه محدود میشن حتی اگه کمک داشته باشن مثلا یه مادر نمیتونه حتی راحت شام بخوره دستشویی بره چون بچه داره اول باید سیرش کنه یا سه شب نخوابه اگه بچه تب کرد پس اولویت دیگه خودت نیستی چه برسه همسر
ولی خوب هر کی جای خودش رو داره همسرت رو دوست داری اولویت هست ولی نمیتونی بچه رو ول کنی بری بچسبی به شوهرت اونور بچه گریه کنه باید برنامه ریزی کنی تعادل باشه دیگه
حالا بچه ها بزرگ شن مستقل بشن دیگه همسر وخودت ارجح میشید دیگه اونا به شما باید سربزنن
این انتخاب هست که میکنیم تصمیم میگیریم که چجور کی تو چه مقطعی زندگی کنیم به معنی این نیست که به همسر یا به بچه اولویت ندادیم
از نظر من کسی که بچه میاره یعنی اولویت بچه من هست بعد همسرم بعد خودم
حتی خانوادت هم یک جاهایی میگن بچه کوچیک داره نمیتونه کاری بکنه سر بزنه و...
ته دنیای همه تنهایی هست همه میرن پدرومادر خواهر برادر فقطاخرابا همسر هستی زندگی میکنی
اگه گفتم فقط همسر برات میمونه برای اینه که بچه ها هم میرن سر زندگی وساید گرفتار مشغله باشن ونیان ونتونن بکنن گفتم تهش همسرت برات میمونه