وای حتی الآنم یادم می افته خجالت میکشم😭
دوهفته از عروسیم گذشته بود شوهرم کمر درد شدید گرفته بود من خر به مامانم زنگ زدم گفتم چکار کنم اونم با نیشخند گفت گوشت کبابی بهش بده بعد به مادر شوهر بعد به خواهر شوهر خلاصه نمیدونستم که
علتش چیه مثل احمقا به همه میگفتمو راهکار میخواستم 😥
خیلی هم حس و فاز خانوم خونه بودن برداشته بودم 😬😬