کاش دقیقا
من قزص هورمونی مصرف میکنم ک بشدت روحیه ام الان ضعیفه ار اون طرف فردا پریود میشم و شنیه امتحان بیوشیمی پزشکی دارم یعنی دارم از استرس وفشار کم میارم اونم بعد به هفته ک شوهرم رو دیدم خواستم یکم باهم وقت بگذرونیم بریم دور بزنیم حالم بهتر شه
ولی کار داداشت درست نیست، اگر هر روز میاد... بالاخره فضای زن و شوهری رو از بین می بره! چون مجرده، درک نمیکنه، اما از طریق مامانت باید بفهمه که زیاد نباید بیاد. مثلا وقتی مامانتو می بینی، بدون اینکه ازش بد بگی، مشکلت رو عنوان کن... تا مامانت غیر مستقیم وارد عمل بشه عزیزم.
خب ازش استفاده کن
بگو ظرفارو بشور
نمیدونم خریدا
یا غذا درست کردن...
بعد هم رودربایستی نکن بگو حالم خوب نیست دلری میای ساندویچ بخر برای هممون.
با شوهرت دعوای زرگری راه بندازین:)
در کل به جنبه مثبتش نگاه کن که شوهرت به جای اینکه با رفیقاش بره بیرون رفیقش داداشته و تو خونه زیر نظر خودتن
مامان منو نمیشناسی قشنگم وگرنه این حرفو نمیزدی همین مشکلم رو باهاش کنار میام گفتنش به مامانم یه دردسر جدیده
یبار ک نبودم اومده بودن با پسر دایی و عمو و رفیقای داداش د شوهرم اینجا مهمونی گرفته بودن و هرچی ظرف داشتم ریخته بودن وسط آشپزخونه و بدون لینک یه لیوان بشورن رفته بودن
باورت میشه من آخر هفته اومدم دن روز فقط ظرف می شستم آخرم به مامانم گفتم اونقد بهم تیکه پروند ک چش نداری بینی و نمیخای بیاد خونت ک از خودم بیزار شدم
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
49 ثانیه پیش
49 ثانیه پیش
53 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز