2777
2789
عنوان

خودکشی تنها راه یه ک مونده برام

| مشاهده متن کامل بحث + 1815 بازدید | 130 پست
خیلی عوض شده بخدا اصن انگار یه آدم دیگه شده دقیقا همون آدمیه ک من چند سال زور زدم بهش تبدیل بشه و نش ...

۱.رابطت رو بااین پسر کات کن.

۲.باشوهرت یکبار بشین جدی صحبت کن.

۳.خانواده ی حمایتگر نداری ببین اگه طلاق بگیری میتونی بری شاغل بشی یانه؟

۴.اگه بعد طلاق ازدواج کردی چنددرصد مطمین با مرد مورد علاقت باشی؟

۵.اون پسره گزینه ی خیلی بدتراز همسرته چون بازن متاهل وارد رابطه شده و معلوم نیس بعد طلاقت سواستفاده میکنه یابهت وفادار میمونه.

۶.خوبی های شوهرت چیاست؟ایا تو ترازو بذاری کفه ی خوبیاش سنگین تره یابدیاش؟

۷.دخترت به کدومتون وابسته تره ؟بدون تو یا پدرش میتونه راحت زندگی کنه؟زن بابا یا شوهرشما چقدر قبولش میکنن؟وقتی حتی پدربزرگ مادربزرگش قبولش نمیکنن

۸.اگه بچه نداشتی میگفتم بی بروبرگرد برو دنبال ارزوهات ولی حالاکه بچه داری مجبوری مسیولیت ایندش رو به عهده بگیری ونذاری اینده اونم نابود بشه.شاید بتونی با صحبت و منطق همسرت رو سر عقل بیاری اما با طلاق قطعااینده ی جگرگوشت نابوده از نظر روانی.هرچند با دعواهم همونقد نابود میشه .درنهایت ببین جواب این سوالا چیه اگه تونستی خودتو قانع کنی جداشو

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



اگ بعدا بفهمه باهاش اینکارو کردم ک همه چی خیلی بدتر میشه

اگ از پسره مطمئنی نمیگ هر ردی ازش داری پاک کن نمی‌فهمه توبه کن و ب زندگیت برس دختر دایی من هفت سالشه پدر مادرش جدا شدن میگفت خون بابام میرم زنش اذیت میکنه غرغر میکنه خونه مامانم میرم شوهرش اذیت میکنه میگفت بمیرم راحت شم فکر کن بچه هفت ساله ب مرگ فکر می‌کرد انقد دست نامادری ناپدری اذیت شده

ی صلوات مهمونم کنین لطفا
عزیز من شاید حرفای من هضمش سخت باش برات اما لازم دونستم به عنوان یه دوست با تجربه ی ۱۲ سال زندگی مشت ...

میدونم عزیزم اما شوهرم ترس از دست دادنو تا باحال تا این حد تجربه نکرده بود آدمی بود ک گفتم اگ کارمون به دادگاه بکشه دیگه محاله اسممو بیاره اما الان داره تموم زورشون میزنه از دل و جون مایه می‌زاره ک من برگردم بهش.بارها بهش گفتم دیگه نمی خوامت نمیخوام باهات زندگی کنم ولی تو کاش نمیره میگه من تورو از دست نمیدم. اون پسرم ک گفتم خیلی اتفاقی شد منم تو شرایط روحی بدی بودم ک اومد و تو اون دوران کنارم موند و نمیتونم دلشو بشکنم خیلی داره احساسی برخورد می‌کنه

حساس نشو کاربری دست سه نفره :/
اگ از پسره مطمئنی نمیگ هر ردی ازش داری پاک کن نمی‌فهمه توبه کن و ب زندگیت برس دختر دایی من هفت سالشه ...

من دخترم به باباش وابسته بود خیلی دوسش داشت و از زمانی ک جدا زندگی میکنیم یهو از باباش فاصله گرفت میگه دوسش نداره نمیره پیشش انگار قهر کرده اونم نه یه قهر عادی. کلا باباشو خط زده

حساس نشو کاربری دست سه نفره :/
اول جدا میشدی بعد رل میزدی که الان نگی وای برم خودکشی کنم بیچاره اون بچه که مادرش تویی...

هیچوقت سرزنش نکنید دنیا خیلی سختگیره.قبول دارم رفتارشون درست نبوده ولی الان که تو لغزنده ترین جای زندگیشه با کوچکترین حرف تلخی میشکنه و این شکستنه تا طرف مقابل رو نشکونه دست از سرش برنمیداره.خدا بهترین هارو براتون رقم بزنه ❤️❤️❤️❤️

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز