هروز منو شوهرم سر چیزای چرت دعوا میکنیم یروز میگه نمیونم جهزیه ات کمه یروز میگه پول ندادن بابات اینا یروز میگه ببین یلدایی چی میارن یروز میگه دختر فلانی جهیزیش خوبه منم ناراحت که میشم میگه من با منظور نگفتم که شوهرم اینجوریه که حرفاش میگه بمون رفتارش میگه برو بعد دیروز اومده خونه میگم بیا باهم حرف بزنیم زیاد فیلم نبین که بیا منو بغلم کن بعد هیچی نگفت بعد منو تلویزیون رو خاموش کردم ناراحت شد و خوابید و بعد هم پاشد رفت سر کار با قیافه افتاده منم گفتم دیگه نمیتونم تحمل کنم این وضع رو میگه یا باید پشت من باشی و هرچی میگم رو گوش کنی بعد اینم میگه که مثل س..گ از چشمم افتادی و اگر درست نکنی و هرکاری من میگم رو انجام ندی باید طلاق بگیریم طلاقم قرار باشه بگیریم توافقی که من مهریتو ندم و طلاقتو بدم اگر مهریه میخای من میدم چشم ولی طلاق نمیدم مهریتو میدم برو بشین خونه بابان حالا شما بگید من چیکار کنم جدا شم یا بمونم اینم بگم دست بزنم داره شوهرم ۱۵ سالم اختلاف سنی داریم من ۱۶ سالمه اون ۳۱
عزیزم اول ک اشتباه کردی ک اردواج کردی بعد اینکه فک نکن مردهای دیگه شاهزادن. پدرت اگه حمایتت میکنه برو خونه پدرت مهریه بگیر پدرش هم دربیار ب درک طلاق نمیده بعد یکی دوسال خسته میشه طلاق میده شک نکن خیلی ها این مدلی دیدم از مهریه ت اصلا نگذر ولی اگه خونه پدرت شرایطتت بدتر میشه ب نظرم نرو من ی دوست داشتم سن کم بودیم اون اردواج کرد تنها کاری بهش گفتم بکن اینکه خونسرد باشی محل سگ نده برای خودت تفریح کن کتاب بخون باشگاه برو مطمین باش رابطه مثل اهن ربا میمونه بچسبی بهش دفع میکنه دور بشی جذبت میشه من ب این قانون اهن ربا واقعا اعتقاد دارم و مغرور باش توهم ...انشالله ک زندگیت رو روال بیافته....
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
دخترم مثل گل هستی مساله اینه تو الان باید با دوستات کلاس کنکور میرفتی و بچگی میکردی نه اینکه شوهر بدنت به ی ادم مریض که فقط بفکر تخلیه کردن خودش روی دختر بچس
دخترم مثل گل هستی مساله اینه تو الان باید با دوستات کلاس کنکور میرفتی و بچگی میکردی نه اینکه شوهر بدنت به ی ادم مریض که فقط بفکر تخلیه کردن خودش روی دختر بچس