من یه مدتیه توی رابطم که خب قصدمون جدیه ولی خب به دلایلی هنوز نمیشه که به خانواده خودم بگم
حالا توی فامیل یا دوست ، خبر طلاق هر کسی که میرسه مامانم طوری حرف میزنه که انگار مخاطب حرفش منم در صورتی که واقعاً به من هیچ ربطی نداره!
مثلاً میاد میگه دیدی فلانی با هم دوست بودن پسر مثل آشغال انداختش بیرون ولش کرد دیدی طلاق گرفت دیدی طلاق گرفت بدبخت شد بیچاره شد یگه هیچکی نگاش نمیکنه آبروش رفته!! در صورتی که واقعاً این عقیده اشتباهه
حالا من کاری به این عقیدهاش ندارم لطفاً سر این عقیدهاش نیاید دعوا به پا نکنید !
من میخوام بگم منی که هنوز ازدواج نکردم برای چی مادر من هی هرچی که میشه هر موضوعی که تقصیر من نیست و میاد میندازه به پا ی اشتباه منو دائم میکوبه تو سرم که تو طلاق میگیری هیچکس نمیتونه با تو زندگی کنه!؟
مثلاً من یه بیماری پوستی دارم که چیز خاصی هم نیست یه نوع حساسیت پوستیه که از مادرم به ارث بردم ولی هی همونو هر بار میکوبه تو سرم و میگه تو طلاق میگیری تو رو طلاق میدن تو بدبخت میشی تو بیچاره میشی فلان
خیلی بدم میاد هر بار یکی راجع به خودمو پارتنرم اینطوری بخواد چرت و پرت بگه!
و اینکه طلاق دیگرانو اینجوری به من نسبت میده و مخاطب داره حرف میزنه خیلی اذیتم میکنه
نمیدونم باید چیکار کنم یعنی چه برخوردی داشته باشم باهاش!؟