من با فروش ی مقدار از لوازم و..
کلاا ۱۰۰ با وامم دارم.
میگم ی ماشین ۸۰ تومنی بگیرم پدرم کار کنه
بقیه رو توخونه کراتین بخرم کار کنم یا نزدیک یلدا شمع یلدا و کش مو رزین اینا درست کنم بفروشم.
چون شرایط کار بیرونو ندارم ۸ ماهه افتادم ی گوشه.
بعد میگم پدرم چرا وام خود اشتغال نمیگیره.
وام هم میگ ضامن ندارم.
نمیدونم موندم.
خواهرم هم ماهی ۲۰ خرجشه پدرم دیگ نمیتونه کا گری کنه تو یکی از پاهاش میله هست تصادف کرده بود.
.
ی ماشین برا شوهرم گرفتم یکی هم برا پدرم بگیرم؟ من وام ازدواجم برای دیگران داره خرج میشه
.
آخر سر حس میکنم منو آدم حساب نمیکنن یا قدرم رو نمیدونن نمک نشناسی میکنن.
چون اخلاقشان میدونم.
هیچکس قدر منو نمیدونه.
چیکارکنم خانواده آن دلم میسوزه.
راهنمایی کنین.
اینم بگم ۶ سال شوهرم خونه داره ولی همچنان عقدیم.
میگ با پولت بریم خونه رهن کنیم.
گفتم توخونه و زمین و همه چی داری ،چرا همه چیزتو من فراهم کنم؟
خواهر برادرش هم ارث خونه داشتن فروختن خوردن.
شوهرم نفروخت.
میگ خواهر رادرم داخل خونم باشن بتوچه.
گفتم خواهر برادرت ۵۰ تا ۴۰ سال سنشون بچه ک نیستن. برن کار کنن اجاه کنن.
یا اجاره خونه مارو بدن ما با پولش بریم اجاره کنیم.
میگ نمیشه گناه دارن هه.
من تواین ۶ سال کلفتشون بودم . هم کلفت شوهرم.
آخر سر کلی بیاحترامی و تهمت اینا منو انداختن بیرون ک بی لیاقتی. و..
حتی بهم نفقه نمیداد. نفقه میگرفت اط من.