خانوما بنظرتون چکار کنم دخترم خیلی

دوتا پسر همینن

انگار باباشون دشمنشونه اصلااا دوسش ندارن

علنا تو روش میگن ما مامان و دوس داریم تورو دوس نداریم

باید خودت با حسابی ک ازت میبره درستش کنی

رابطه خودت با همسرت چه جوری هست ؟ توی خونه ارامش برقراره یا شما هی شکایت میکنی جلوی بچه که بابات اینجور اونجور ؟

ببین دلیل داره این دوس نداشتنشون

پسر من دل خوشی از باباش نداره

رابطشون از پایه همینجوری شکل گرفته

پدرش براش وقت نذاشته، بازی نکرده، محبت نداده

لابد پدر محبتش کمه نسبت به بچه ها

حالا خونه ما برعکسه پسرم باید بغل باباش بخوابه ی شب ب زور جداشون کردم نصفه شب بلند شد گریه میکرد با حقحق میگفت من دیگه طاقت ندارم باید برم بغل بابا باباش دیگه خسته شده روزی ده بار زنگ میزنه کی میای خونه قبلا که مدرسه نمی‌رفت ۵صبح بیدار میشد با باباش میرفت سرکار وابستگی به مادر بهتره وابستگی به پدر خوب نیست 

یه راهش اینه یه کم سختگیری کنی مثلا هر چی بخواد بگی نمیشه 

بعد میره به باباش میگه و باباش قبول میکنه 

اونموقع بابا میشه خوبه و دوست داشتنیه چون هرکاری میخواد انجام بده میگه اوکی ...

بعدش دوستش داره و یه مدت که باهاش باشه عادت میکنه بهش 

خیلی خیلی این کار مخربه در تربیت . پس همینه . بچه باید از جانب پدر و مادر هر دو در امنیت روانی کامل باشه . باید باید و باید پدر و مادرشو یکی و هم سو بدونه . یعنی اگر پدر و مادر شمر هم باشن ولی پشت هم رو بگیرن بازم جواب میده . چرا دهه شصت با این که روش های تربیتی مخرب بود اشتباه بود ولی اثر هم داشت ؟ چون پدر و مادر هم سو بودن . اگر مثلا یکی از مامانت میخوردی اگر میرفتی به بابات میگفتی یکی هم از اون میخوردی . این یه حقیقته . 

پس نکته بزرگ همینه وقتی دختر شما داره از شما شکایت می شنوه دو حالت داره . یا داره از پدرش متنفر میشه که چرا اقتدار نداره ماجرا رو درست کنه یا داره از پدرش متنفر میشه که چرا از شما داره بد میگه . پس در دو حالت به ضرر پدر هست 

خیلی خیلی مهمه که با همسرتون اساسی صحبت کنید شما الان توی اوج سن تربیت هستید این بچه همیشه همینجوری نمیمونه چشم به هم بذاری شده نوجوونی که از طرف پدر محبت عاطفی ندیده و توی خیابون به اولین مهر و محبت جواب مثبت میده . مهر و محبت توی پول و خرید نیست درسته که اونا هم خوبه ولی اونا نیاز های بچه هستن . محبت الان  یعنی توجه دقیق به بچه . بابا و دختر برن پارک برن دوچرخه سواری کارتون ببینن بازی فکری یا ساختنی کنن با هم هر کاری که بچه دوست داره . اینا هست که تو ذهن بچه می مونه . اینجوری اگر در طول هفته کار داشت شما وارد میشی و توضیح میدی که پدر بیشتر از این وقت نداره 

رفتار شما با پدر هم مهمه . مثلا برای وعده ناهار یا شام که بابا میاد منتظر بمونید تا برسه سفره بندازید و با هم غذا بخورید . توی همین کار ساده هزار تا احترام به بابا هست . بچه گرسنه هست یه چیزی سبک بهش بدید که بتونه طاقت بیاره ولی باید طاقت بیاره چرا ؟ جواب میدید  چون بابا داره میره برای ما زحمت میکشه کمترین کاری که میشه براش انجام بدیم اینه که منتظرش بمونیم . یه مثال دیگه وقتی پدر خوابه حساس باشید . دخترم بیا یه بازی یواش انجام بدیم بابا خسته هست خوابه . در سال مناسبتیه برای بابا . تولد روز پدر ... با بچه ذوق کنید و کاری انجام بدید . با هم کیک بپزید براش یا با هم هدیه بخرید . وقتی بچه میگه این کارو بکنیم یا این خرید رو میخوام انجام بدم . بگید باید با بابا مشورت کنم . شاید جواب شوهرتون رو هم بدونیدا ولی مهمه که بچه بدونه بابا هست بابا اقتدار خونه هست توی ذهن بچه . زور و قدرت خونه هست . وقتی بابا سفت و محکم و مقتدر باشه پشت بچه بهش گرمه . روی این باید کار کنید