دیگه اعصابی واسم نمونده نزدیک یکساله عقد کردم همش مادر مادر میکنه دیگه حالم بهم میخوره حدود ده تا خواهر برادر داره هیچکدوم انقد وابسته به مامانشون نیستن این دیگه دهن من و سرویس کرده هر دقیقه مامانش بهش زنگ میزنه کجایی خسته شدم منم آدمم بخدا از سنگ که نیستم انقد تحمل کنم
هیچ وقت این پسر و مادر درست بشو نیستن. حالا تصمیم باخودته...
هدف امسالم. 100تا کتاب بخونم، اپیزودهای رخ و مورخ وشاهنامه و کلیله دمنه رو همش رو گوش کنم. لک های صورتم پاک کنم، دندونم رو ارتودنسی کنم. و روکش کنم. شیمکم رو آب کنم، شونه هام رو قوی کنم.
چرا بمیری که خانوادت ادیت بشن ،جداشو اگه تحمل ندلری ،احتنال اینکه خوب بشه کمه ،ادم لجباز و بددل با م ...
سیرم کرده از زندگی من قبلا هر چی بودم ولی حداقل دیگه آرزو مرگ نمیکردم الان واقعا خستم کاش بمیرم الآنم دارم گریه میکنم چون تو انگار خود منی خیلی خوب درکم میکنی که چی میگم
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
خیلی با من سرد رفتار میکنه تا پیشم هست خوبه ولی تا میره جرعت ندارم من تلفنی نظری بدم میگه کاری ندار ...
یکی بود مثل شوهر تو ،دختره از فامیلمه ،شوهره مثل شوهر تو ،نذاشت درس بخونه نذاشت کار کنه ،مادره پرش میکرد برادره پرش میکرد بدتر از همه جاریش پرش میکرد ،حالا اونا تا تونستت به پسره بدی کردن انقد واضح حتی ارثشو کم دادن ،نذاشتن مغازه بخره که هنوز که هنوزه پسره داغ مغازه رو داره ،بدبین بودا بدبین ،یه بار به دختره گفتم اینجور مردا که بدبینن از خانواده خیانت دیدن ،پسره خواهر نداشت البته تو کوچیکی فوت شده بود ولی بهم گفت شوهرش بهش گفته اون موقع جوونیای مادرش ،چندین بار مچ مادرشو تو طویله گرفته ،البته با یه نفر نه با چندین نفر مختلف ،
داماد هیچوقت قدردان نیست و نخواهد بود ،چون اگه خوب بود خانواده ی خوبی هم داشت که حمایتش کنن و نیازی ...
بقران این انتظار داره بابای من بهش ارث بده باور میکنی؟؟؟میگه خونتون وبفروش تفنگتون وبفروشید زمینتون وبفروشید یعنی چی اینا یعنی اینکه منم حق دارم حقمو بدید
بقران بقیه شون انگار نه انگار مامانی دارن باور میکنی؟؟؟؟؟؟؟
آره میدونم دیدم مشابه ایشونو
تا رنج تحمل نکنی گنج نبینی تا شب نرود صبح پدیدار نباشد سعدی بله جناب سعدی اما رنج پایانی ندارد همچون نفس با من آمیخته است و با هر دم و بازدمی خود را به من نشان می دهد.....!
والا هیچی ام از مامانش بعید نیست البته من شنیدم از همسایه هاشون باباش آدم کثیفیه
دیگه خدا داند , اسی به خودت بها بده ،سعی کن رشد کنی ،درس بخون باشگاه برو دنبال کار خوب باش ،اینا حق هر زنی هستش ،چطور تا مجردین حرف باباهه رو گوش نمیدین ولی تا شوهر میکنین میگین شوهرم نمیداره ،خوب بابات هم راصی به ازدواجت نبود چرا حرف گوش نکردی
بدترین ادم واسه ازدواج ادم بچه ننست. من سوهرم روز عروسی تو بغل مامانش گریه کرد تو فبلمام هست نه اینکه بچه ننه باشه مادرش تنهایی بزرگشون کرد اونحوری هم وابسته نبودند ولی نه هردقیقه زنگ میزد نه فضولی نه ..... بیشتر بمن زنگ میزد وقتی سرکاره شوهرم میگفت اذیتت که نمیکنه الان شوهرم همه کار برا مامانش میکنه ولی چشم دیدنشو نداره نم چرا من کاری نکردم که بخوام بدشو بگم یا چیزی ولی شوهرم ازشون فاصله گرفته هنوزم من رابطم باهاشون خوبه