2777
2789
عنوان

چقدر شبا غمگینه

| مشاهده متن کامل بحث + 135 بازدید | 24 پست

بچه‌ها، باورم نمی‌شه!!!!

دیروز جاریمو دیدم، انقدر لاغر شده بود که واقعاً شوکه شدم! 😳 

از خواهرشوهرم پرسیدم چطور تونسته انقدر وزن کم کنه و لباس‌های خوشگلش اندازش بشه. گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته.منم سریع از کافه بازار دانلودش کردم و رژیممو شروع کردم، تا الان که خیلی راضی بودم، تازه الان تخفیفم دارن!

بچه ها شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

خدا نکنه عزیزمحس میکنم روح یه شاعر درونته

من اصلا شعر گفتن بلد نیستم ، ولی تو خواب !! 

کاری با شعر ندارم ، ولی دیگه روزهام شده فکر و حس بیهودگی و خواب هام به جای آرامش شده کلبه وحشت ، نمیدونم ولی خیلی ها این چند سال حس و حال بدی دارن ولی در من بدتره . 

واقعا نمیتونم . فقط میدونم دنیا مثل تار عنکبوت همه چیزش متصل هست،  وقتی که این همه انسان و کودک ، در جنگ ها فوت می کنند ، وقتی بشر به جز نیاز های حیوانی به چیز دیگه فکر نمی کنه ، وقتی آرامش در جهان نیست  ، همه رو هم و افراد اثر دارن و انسان های حساس زودتر متوجه میشن و آسیب می بینن . 

دنیا زشتی هاش بر خوبیهاش غلبه کرده و این رو برخی وقت ها میشه به شدت درک کرد

نمیدونم چند سالته ، ولی وقتی آدم به چهل میرسه ، یا لااقل آدمی مثل من ، دائما به فکر گذشته هست ، همه چیزایی که از کودکی یادمه ،مثل نواری از ذهنم عبور می کنه ، واقعا زندگی سریع می گذره . همین منو بدبین کرده .‌یعنی فلان خاطره مال ۲۰ سال پیش بود؟ همه خوشی ها ؟! تموم شد . 

دوست دارم دوباره کیف مدرسه به ریت بگیرم و برم مدرسه . دیگه تحمل این زندگی رو ندارم ، چقدر فکر ، چقدر خیال و ترس و چشم بهدهم بزاری اتمام و مرگ! 

واقعا خیلی عجیبه   دنیا برام خیلی بی ارزش شده .‌ شاید هم بود .‌دلم یه دیر میخواد که توش بشینم و از دنیا بیزار بشم

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز