یه بار منو مامانم و خواهرمتو حال دارز کشیده بودیم هر کدوممون یه ور سر منون تو کار خودمون بود یهو دیدیدم دست گیره در حال اومد به سمت پایین تو همون حالت موند در حد چند ثانیه بعد آروم آروم دوباره رفت بالا همون لحظه مامانم سریع رفت درو باز کرد فکر کرد بچه اومده نمیتونه در رو باز کنه ولی کسی نبود
خونه ما ویلاییه تا در حیاط کلی راهه
ته حیاط رو نگاه کرد دید کسی نیست یعنی تو اون فاصله که مامانم رفت در و باز کنه ببینه کیه اگه آدم هم بوده باشه باید تو حیاط باشه ولی تو حیاط همکسی نبود
🫡🫡🫡🫡🫡