یه روایت هست که میگه
یه مردی مشروب خورده بود
یهو دید امام رضا جان داره ازون کوچه رد میشه
چون میدونس آقا علم وحیانی داره و همه چیو میدونه
روش و اونور کرد تا آقا نبینتش
تا به آقا سلام نده...و شرمنده نشه و خجالت نکشه که مشروب خورده
تا اینکه دستی خورد رو شونش
دست پر مهر امام رضای رئوف بود
میدونی آقا چیگفت؟
فلانی...در هیچ شرایطی از ما رو برنگردانید
تحت هیچ شرایطی....