قربانت کاش اول به فکر خودت باشی
ببین من خیلی ساله یعنی بگم بعد از کلاس شیشم دیگه پامو از خونه بیرون نذاشتم . نکه تلاش نکنم ها چرا کردم خیلیم زیاد ولی خب نشد الان بعد از اینهمه سال اضطراب شدید گرفتم
یکی دو هفته پیش مادرم رو بردیم مطب من حمله بهم دست داد گفتم دیگه دارم میمیرم.حرف بیرون رفتن بیاد سکته میکنم
کلا اجازه هم ندارم حتی نمیدونم سوپری محله کجاست
قبلا شهر زندگی میکردیم الان اومدیم روستا نیم ساعت با شعر فاصله داره ولی خب همه جور امکاناتی داره