2777
2789
عنوان

به نظرتون روزی که عزیزای اسمونیمون رو میبینیم چجوریه

| مشاهده متن کامل بحث + 841 بازدید | 67 پست
اگه اینجوری باشه که من میمیرم از غصه😭

دقیقا منم عزیز از دست دادم اما خیلی چیزا تو دنیا عملا چیزاییه ک باعث بشه ادم کمتر درد بکشه مثلا ادم دلش میخاد وقتی عزیزش میمیره فکر کنه الان دم در بهشت پدر مادر اون عزیز و پیامبرا اومدن ب استقبالش تا اینکه فکر کنه چیشد کجا رفت نابود شد نیست شد و..... کلی سوال دیگ 

ب نظرم با دین زندگی کردن اسوده تره مثلا تو فک کن اگ ی کاری نشه اونی ک دینی میگ حتما ی مصلحتی بود شایدم نباشه اصلا مصلحتی اما راحتر زندگی میکنه تا با کلی سوال 

ب نظرم ادم اگ خیلی ورد داره سعی کنه خیلییی مذهبی بشه چون با این دیدگاه ب ارامش میرسه شاسد واقعی باشه شایدم ن 

هیچکس خبر نداره از اونور

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



خیلی دلم براش تنگ شده 10سال گذشت ولی داغش هنوز تازه ست مگه نمی‌گن خاک سرده پس چرا داغم هنوز تازه ست 

بی صبرانه منتظر دیدنتم داداشی😭

واسه من نمیتونم وجود نداره اگه بخوام حتما میتونم خدایا به امید خودت💪
نمیشه همه جا رفته باشی عزیزم بهرحال امیدوارم بهتر و بهتر بشی

منظورم تراپی و متخصص اعصاب و خیلی مشاورا ولی یا همشونو ول میکنم یا اونا از من خسته میشن

اگه تاپیکام ناراحتتون میکنه ببخشید چون جز اینجا جایی برای درد و دل کردن ندارم🖤میشه شادی روح نامزد عزیزم فاتحه بخونید😔

وااای من که برای مرگم لحظه شماری میکنم 

فقط بخاطر پسرم که بگیرمش تو بغلم

دارم اون لحظه رو تصور میکنم

آخ که چه‌قد دلم میخواد همین الان با این تپش قلبی که دارم از هیجان اون لحظه بمیرممممم.

🖤  پسرعزیزم ،به پهنای صورت برات گریه کردم غمو هدیه کردم به قلبم برات نذر کردم بمونی تا تسکین شه دردم 🖤همیشه یه زخمی باهامه که هیچ وقت دیگه خوب نمیشه،کسی جات نمیاد چون اینقدر مثله تو محبوب نمیشه🖤چجوری تونستی نمونی تا من اشک نریزم ،خدا دید که مردم تا گفتی خدافظ عزیزم🖤
آره آدم وقتی عزیزش از دست میده دیگه دوست داره خودش هم زود بمیره

من۱۱ ماه پیش تو گوشش قسمش دادم که منو ببره پیش خودش ولی انگار دست اون نیست وگرنه میدونم دلش پر میکشه برای من

اگه تاپیکام ناراحتتون میکنه ببخشید چون جز اینجا جایی برای درد و دل کردن ندارم🖤میشه شادی روح نامزد عزیزم فاتحه بخونید😔

یه درد ل کنم اینجا برادرم یکسال هست فوت کرده با دخترم سر درسش دعوا کردم مادرشوهرم اومد دخالت کرد چرا بچه رو اذیت میکنی بعد گفت جون برادرت دیگه دعواش نکن انقدر دلم شکست به برادر فوت شدم گفت جون برادرت با خودش نگفت من چه حالی میشم 😔😔😔

من یک برادری داشتم بچه فقط پنج روزه بود اسمشو رضا گذاشتیم به دلیل اشتباه پرستار گلوی برادرم پاره شد 😭من اون موقع بچه بودم خیلی متوجه غمش نبودم 

مادرم افسردگی گرفت و اما سال بعدش باردار شد و برادرم سالم به دنیا اومد 

مادرم نذرش کرده بود 

چند سال بعدش خواب برادرم رضا رو دیدم 

قربونش برم چه چهره قشنگ و آرومی داشت 

ورودی یک باغ دیدمش بهم گفت فلانی منو می‌شناسی ؟ اشکم جاری شد 

گفتم رضا ؟ خودتی ؟ 

یکم باهم حرف زدیم بهم گفت زیاد سر به سر مامان نذار و اذیتش نکن 

اون موقع که نوجوان بودم با کارام خیلی مادرم رو اذیت میکردم 

همین باعث شد باور داشته باشم برادرم ما رو میبینه و برای برادر سوم تعریف کردم 

دردی در سینه دارم که درمانی ندارد ‌...آواره کوچه و خیابون شدم بابا یک نگاهی بهم بکن تا کی این دوری رو تحمل کنم ؟ نمی‌خوای منو ببینی ؟ نکنه باهام قهری ؟ یک حرفی بزن بابا جیگر دخترت پر خون شده 

من یک برادری داشتم بچه فقط پنج روزه بود اسمشو رضا گذاشتیم به دلیل اشتباه پرستار گلوی برادرم پاره شد ...

یعنی نامزدمم منو میبینه

تازگیا به خابم نمیاد دلم دلتنگ شده قبلا خیلی میومد خیلییی

اگه تاپیکام ناراحتتون میکنه ببخشید چون جز اینجا جایی برای درد و دل کردن ندارم🖤میشه شادی روح نامزد عزیزم فاتحه بخونید😔
وااای من که برای مرگم لحظه شماری میکنم فقط بخاطر پسرم که بگیرمش تو بغلمدارم اون لحظه رو تصور میکنمآخ ...

عزیزم پسرت چندساله بود ؟

خدا رحمتش کنه گلم

الان چندساله که رفته؟؟؟

بچه دیگه ای داری ؟؟

یعنی نامزدمم منو میبینهتازگیا به خابم نمیاد دلم دلتنگ شده قبلا خیلی میومد خیلییی

همه اموات هر پنجشنبه به خانواده هاشون سر میزنند 

خدا بیامرزتش و جاش بهشت باشه 

دردی در سینه دارم که درمانی ندارد ‌...آواره کوچه و خیابون شدم بابا یک نگاهی بهم بکن تا کی این دوری رو تحمل کنم ؟ نمی‌خوای منو ببینی ؟ نکنه باهام قهری ؟ یک حرفی بزن بابا جیگر دخترت پر خون شده 

وااای من که برای مرگم لحظه شماری میکنم فقط بخاطر پسرم که بگیرمش تو بغلمدارم اون لحظه رو تصور میکنمآخ ...

بمیرم برات داغ فرزند سخته قرآن بخون عزیزم تا آروم بشی برات صلوات فرستادم 

امروز برای عزیزانت احساسی کم مگذار شاید فردا احساسی باشد ولی عزیزی نباشد  

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
توسط   دخترپاییزی8608  |  3 ساعت پیش
توسط   مهدیهامو  |  5 ساعت پیش