2777
2789

سلام،از صبح بیرون کار داشتیم،عصر رسیدیم،اولین بار تو عمرم اول خودم نشستم پای سفره،با خودم گفتم حالا بچه هم همینطور بشینه غذاشو بخوره،فردا که کلی لباس داره بشورم عیبی نداره این یکی هم که تنشه روش

من نشستم شروع کردم به کشیدن برا هممون،اولین لقمه رو گذاشتم تو دهنم،نگو شوهرم داشته لباس بچه رو عوض میکرده«فقط پیرهنشو عوض کرد»،بعد با منت و اخم و بداخلاقی گفت الان من نباید به فکر عوض کردن لباس این بچه باشم

گفتم یعنی چی؟گفت یعنی همین که گفتم،گفتم پس کی عوض کنه؟بابای بابای من؟بچه توعه،مال توعه،فامیلیش از توعه

بعد لباس عوض کردنش تو نباید به فکرش باشی؟وظیفه منه؟


بعدم غذا میدادم به بچم گفتم الان من نباید به فکر غذا دادن این بچه باشم «الکی گفتما همیشه خودم میدم ولی خواستم بفهمه حرفش چقدر بد بوده»


انقدر بدم اومده از حرفش که خدا میدونه

یعنی چییییییی؟

یه بار تحمل نکرد اول من بشینم پای غذا؟

چشمش دنبال من بوده که نشستم پای سفره؟

زورش اومده؟گفته الان من باید راحت نشسته باشم بخورم فقط

راحتی حق منه،،،،،،لباس عوض کردنش وظیفه مادرشه؟

آه خدای من،باورم نمیشه،یعنی این همه زحمتی که دارم میکشم توی این خونه شده وظیفم؟و فقط اگه یه بار بخوام اول برای خودم باشم با بداخلاقی رو به رو میشم؟نکنه بچمم بزرگ شد زندگی کردنو حق من ندونه

یعنی همیشه من باید از خودم بگذرم؟

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

خوب کردی گفتی ولی چه انتظاری داری از مردا،،همشون همینن پررو و حق به جانب،حالا در جوابت چیزی نگفت؟

پسرم همه دنیام تویی اینو بدون ک خیلی دوستت دارم حتی اگه تو منو نخای 

مادر شدن یعنی تباهی 

منم گاهی خسته میشم همسر من کلا نیست همه ش سرکاره پنج شنبه زایمانمه اما هنوزم من دخترمو میبرم پیش دبستانی دیگه پشت فرمون جا نمیشم اما کیه که قدر بدونه

فقط 1 روز به تولد باقی مونده !

1
5
10
15
20
25
30
35
40

خدایا تو بساز تو بسازی قشنگه🍀

دقیقا مردا همین ن،،بعضی مواقع حتی اجازه ی مریض شدن هم نداریم،،ولی سعی کن یه سری کارها رو کم کم بسپاری به شوهرت که براش عادی بشه،،و گرنه بعدش مثل من که الان سه تا بچه دارم ،همه چیز میشه وظیفه 

چکار به لباس بچه داشت

اینقدر فشار روش بود مینشست پای سفره. فوقش بعدا میشستی لباسو

"برای اینکه مردم در خط نگه‌داشته شوند، آن‌ها باید گرسنه، نیازمند، بی‌سواد، و خرافی نگه‌داشته شوند. اگر فرزند بقال باسواد شود، او نه‌تنها به سخنرانی من انتقاد خواهد کرد، بلکه واژه‌های بدیعی را نیز بکار می‌برد که نه شما و نه من نمی‌توانیم آن را بفهمیم … چه اتفاقی می‌افتد اگر کودک علوفه‌فروش باهوش و توانا باشد و کودک من، ...،تنبل و احمق باشد؟"
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

عزیزم

_bold_style | 1 دقیقه پیش
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
توسط   مهدیهامو  |  2 ساعت پیش
توسط   قندخالص  |  59 دقیقه پیش