پسره سه تا خواهر بزرگ داره اندازه مادر من هستن و دوتا برادر هستن مادرشون اون قدر پیر بوده فوت کرده خودش سیزده سال از من بزرگتره معرف ازدواج گفت خواهرزاده های بزرگی داره و همیشه آرایش میکنن ولی من حق ندارم آرایش کنم چون شازده شغلش حساسه.
حس میکنم اسیریه.
میگم نکنه بعدا یه سره برای خواهرزاده هاش کادوهای گرون قیمت بخره ولی منو فقط برای تولید مثلش بخواد🤢
43 سالشه عنتر تازه به خواهرش سپرده اول تو ببین پسندیدی منم میام.
ندیده نفرتم اومد ازشون.