اول اینکه بگم ما خانوادمون باز لطفا مذهبی ها با سبک زندگی خودتون قضاوت نکنید
من ی پسر عمو دارم ک از شش یالگلیش با ما زندگی میکرد بخاطر فوت زن عمو و عموم بعد الانم ک ۲۷ سالشه مجرده طبقه بالای ما خونه ارثی باباشه زندگی میکنه ....
بعد دیشب تولدش بود مهمونی داشتیم کل فامیل بودن منم رفتم ی عکس گرفتم باهاش فقط دستم دور گردنش انداختم ی بوس کردم صورتش گفتم تولدت مبارک همین 😐کلا میمی ایم خیلی مثل داداشنه حتی داداش صداش میکنم
..بعد وقت ناهار کلا واسه ناهار شام و... اینا میاد پایین همیشه چون گفتم سر راه برام نودل بگیره داداشم برگشته میگ ب خودم بگو میگیرم برات نمیخواد شاهین بگی😐
احساس میکنم خانوادم دارن حساس میشن در حالی ک هیچی نیس چیکارشون کنم؟؟؟
مجردیم هر دو