طبقه پایین مادرشوهرم زندگی میکنیم صفحه 6

اظهار نظر

مشاهده افراد آنلاین

غــــزل_نامداری

عضویت: 1400/10/25

تعداد پست: 663

آخه برم قهرم هم خودم هی باید غصه بخورم هم پدرمادرم اصلا قهر دوس ندارم،آره مجرد بود ،نه از قبلی بچه ن ...

چون مجردبوده حالا مادرشوهرت هی میگه این اکه خوب بود طلاقش نمیدادن عقده شده تودلش جاری منم مطلقه اس برادرشوهرم مجردبود مادرشوهرم راه ب راه همینومیگه 😂

آنهایی که به تو آسیب رسانده اند ..شایسته عشق و احترام نیستند ! حتی اگـــــر والدیــــن توباشند ...!💔

1403/09/05

14:33

مدیر استارتر

عضویت: 1402/10/17

تعداد پست: 570

سریه بحث بچگانه ک گفتم صبرکنیدبچم آماده کنم بعدببریدبیرون اونام دادوقال وریختن سرم بعدم ک بیرونم کرد ...

شوهرتم پیشته؟

1403/09/05

14:33

مامان الهام

بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

غــــزل_نامداری

عضویت: 1400/10/25

تعداد پست: 663

ازدواج دومته؟

نه اولیه خیانت مشکلمه

آنهایی که به تو آسیب رسانده اند ..شایسته عشق و احترام نیستند ! حتی اگـــــر والدیــــن توباشند ...!💔

1403/09/05

14:33

مدیر استارتر

عضویت: 1402/10/17

تعداد پست: 570

چون مجردبوده حالا مادرشوهرت هی میگه این اکه خوب بود طلاقش نمیدادن عقده شده تودلش جاری منم مطلقه ا ...

بزار بگن خدایی هم هست خودشون دختر دارن

1403/09/05

14:34

مدیر استارتر

عضویت: 1402/10/17

تعداد پست: 570

نه اولیه خیانت مشکلمه

عزیزم چطور دلشون میاد خیانت میکنن

1403/09/05

14:35

چیچک99

عضویت: 1399/10/25

تعداد پست: 455

عزیزم صبور باش

شما ازدواج دومت باید بیشتر مراقب زندگیتون باشی

نه ک زور رو تحمل کنی یا ...‌‌

نه قهر نه دعوا نه بی احترامی

خداروشکر همسرتون پشتتون هستن و این یعنی ده هیچ به نفع شما

درآرامش و باصبوری با همسرت صحبت کن

بهترین کار برای شما وآرامش زندگیتون رفتن از اونجاست

سعی کن کم کم قانعش کنی برید جای دیگه

تنها راه حل مشکل شما به دست همسرتونه

بگید من برای پدرومادرتون احترام قائلم ونمی خوام حرمت ها شکسته بشه ما زن وشوهریم شاید گاهی بینمون بحثی پیش بیاد ک تو هرزندگی طبیعیه ولی دخالت خانوادت ممکن زندگیمون رو بهم بریزه و من شاید تا مدتی سکوت کنم ولی ظرفیت هرآدمی اندازه ای داره و جایی ممکن رومون به هم باز بشه و من اصلا این رو دوست ندارم پس بیا با رفتنمون از این خونه حرمت ها حفظ بمونه و همه آرامش داشته باشیم.

فقط سعی کن قانعش کنی ک از اونجا برید

همین

💞 انقضای دوست داشتنت پایان جان من است پایبندم تا پای جان به تمامت 💞

1403/09/05

14:35

hazan1403

عضویت: 1403/06/29

تعداد پست: 108

شوهرتم پیشته؟

ن طرف اوناست ومیگ نمیبرمت خاهرمادرش پرش کردن ک زنتونیار

1403/09/05

14:36

مدیر استارتر

عضویت: 1402/10/17

تعداد پست: 570

خخخخخخ داشتم ب همین فکر میکردم وسط دعوا کیفتو برداربگو بیا پارک

😂😂

1403/09/05

14:36

غــــزل_نامداری

عضویت: 1400/10/25

تعداد پست: 663

عزیزم چطور دلشون میاد خیانت میکنن

دل ندارن اصن اینا تازه توبارداری بچه چهل روزش بود اومدم الان یکسالش میشه اخراین ماه

آنهایی که به تو آسیب رسانده اند ..شایسته عشق و احترام نیستند ! حتی اگـــــر والدیــــن توباشند ...!💔

1403/09/05

14:36

hazan1403

عضویت: 1403/06/29

تعداد پست: 108

خونه خودمون نداریم طویع اتاق خونه خانوادش هستیم

1403/09/05

14:36

مدیر استارتر

عضویت: 1402/10/17

تعداد پست: 570

عزیزم صبور باششما ازدواج دومت باید بیشتر مراقب زندگیتون باشینه ک زور رو تحمل کنی یا ...‌‌نه قهر نه د ...

مرسی از راهنماییت عزیزم میگم بهش کارت درست شد بریم از این جا

1403/09/05

14:37

مدیر استارتر

عضویت: 1402/10/17

تعداد پست: 570

دل ندارن اصن اینا تازه توبارداری بچه چهل روزش بود اومدم الان یکسالش میشه اخراین ماه

خیلی سخته بجایی که کنار بچه شون باشن میرن خیانت هی خداا....

1403/09/05

14:39

مدیر استارتر

عضویت: 1402/10/17

تعداد پست: 570

ن طرف اوناست ومیگ نمیبرمت خاهرمادرش پرش کردن ک زنتونیار

بی شرفااا،به خودشونم میرسههه

1403/09/05

14:40

زمرد۱۳۶۸

عضویت: 1402/06/17

تعداد پست: 3700

آخه من یه بار شکست خوردم حوصله مشکلات ندارم

منم دو دفعه نامزد کرده بودم بهم زده بودم

شوهرم سومی بود

اما الان عین خیالمم نیست

درسته خانواده مم این وسط به خودم میگفتن که کوتاه بیا و زندگی همینه و ....

اما جلوی اونا حمایتم کردن

1403/09/05

16:07

worry_girl

عضویت: 1398/05/16

تعداد پست: 1377

آخه دعوا یهویی میشه چه جوری بریم بیرون

بلانسبت، خروس جنگی که نیستیم.

ما هم چند مدت در ساختمان مادرشوهر بودیم. وقتی اختلاف نظری پیش میومد صبر می‌کردیم، به بهانه‌ای از خانه بیرون می‌رفتیم، در ماشین می‌نشستیم، همسر رانندگی میکردند و باهم دعوا می‌کردیم.🙂

1403/09/05

20:11