دلیلش میدونی چیه؟؟؟هرکس میگه واااا خب پدر مادرشه منم اینجوری میگم خب پدر مادرشه
درک میکنم قشنگ درک میکنم
اما مم سر این رفتناش جنگ اعصاب گرفتم
وقتی میره بیرون میره اونجا بعد میره سر کار
وقتی از سر کار برمیگرده گاهی قبل اینکه بیاد خونم میره اونجا بعد میاد
چون تو ی ساختمونیم
باید هررروز روزی دو تا سه بار بره
بخدااا من میدونم پدرمادرشن اصلام نارحت نیستم مثلا گاهی شده بخاطر خستگی زیاد دو روز نرفته خودم خواستم بره و اصلااااا م نارحت نشدم
اما رفتنای اون از حد به دره من چیکارش کنم بخدا هیچوقت نشده از من پرش کنن خیلی خوبن من از شوهر خودم نارحتم