شوهرم همش ب من میگه هیچی پول ندارم پول نداریم فلان امروز خیلی اتفاقی تاریخچه گوگل دیدم گفت بزار ببینم حساب بازار مالیش چطوریه پرتفوی دیدم پول داره و اصلا فکرشم نمیکردم اینقد داشته باشه. نگو همون موقع خودش وارد پرتفوی شده بود من ک خارج شدم فهمیده و بهم زنگ زد گفت تو وارد حساب من شدی نمیدونم چرا یهو گفتم نه گفت مطمئنی میخوام زنگ بزنم پشتیبانی گفتم آره من وارد نشدم. دوست نداشتم بفهمه چکش کردم. الان گفت من فهمیدم تو با ای پی سیستم خونه وارد شدی براهمین پیگیری نکردم گفتم شاید اشتباه کردی. منم فقط گفتم اها. هیچ توضیحی ندادم و هیچی نگفتم بنظرتون چکار کنم. البته چند شب پیش جلو دوستامون گفت من اول زندگی میتونستم 4 تا خانواده بچرخونم الان خرج گرونه بعد خیانت کرده بود بهم قبلا پیش خودم فکرکردم اونموقع هم همش بهم میگفت ندارم برا همین کنجکاو شدم ببینم
الان که خیانت نمیکنه اگه خدا بخواد؟
چرا میترسی بگو اره رفتم دیدم تو اینقدر پول داری و منو تو فشار گذاشتی دلیلت چیه
میخوام وقتی اومد خونه سر سنگین رفتار کنم اگر چیزی پرسید یا گفت بگم تو ک میدونستی من وارد شدم چرا زنگ زدی بگی میخوای پیگیری کنم فکر کردی میگم پیگیری نکن اتفاقا منم گفتم من نبودم که پیگیری کنی و دروغت را به روت بیارم بفهمی من خبردارم و از تهدیدت نمی‌ترسم بهش بگم برا چی پنهان میکنی چیشد ترسیدی من حسابت را دیدم
من بودم میگفتم اره تا بفهمه ی من ماست چقدر کره داره
بگو آره من رفتم دیدم چقد پول داری اما گفتم نه نخواستم دروغت رو به روت بیارم ک همیشه به من برعکس گفتی نمی‌خواستم باور کنم شوهرم منو محرم نمیدونه یکم غم و ناراحتی هم بریز وسط
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز