2777
2789
عنوان

بچه ها شما اگر وضع مالی خانواده شوهرتون خیلی خوب باشه

| مشاهده متن کامل بحث + 134 بازدید | 19 پست
بله منم هر هفته میرفتم بعد شام ولی دلشون نمیاد یه بار بگن بیا واسه شام انگار همینطور راحتن میخوام نر ...

خب چرا بعد شام؟

شاید اونا هم میگن پسرمونه غریبه نیست هر وقت دوست داشت بیاد.

من آخر هفته ها شهرمون باشم از صبح میرم تااا شب.

یا حتی شده دو سه روز کامل اونجا بودم 

 عاشق شده‌ام.شکست خورده‌ام. پیروز شده‌ام.اشتباه کرده‌ام.انتقام گرفته‌ام. تحقیر شده‌ام. دوست داشته شده‌ام.به من عشق ورزیده‌اند. زیرابم را زده‌اند. از کار بی‌کار شده‌ام.دستم را گرفته‌اند. سفر کرده‌ام. وحشت کرده‌ام.از ته دل خندیده‌ام.شهری را که دوست داشتم ببینم دیده‌ام. دیوانه‌وار رقصیده‌ام. خدا را گم کرده‌ام. خدا را دوباره پیدا کرده‌ام.سقوط کرده‌ام. در منجلاب دست و پا زده‌ام.نفرت ورزیده‌ام. از خودم متنفر شده‌ام. خودم را دوست داشته‌ام.برای درست کردن اشتباهاتم از جا بلند شده‌ام. برای ادامه‌ی یک زندگی جنگیده‌ام.نفرت‌هایم فروکش کرده‌اند.کتاب خوانده‌ام. فیلم دیده‌ام.فریاد زده‌ام.گریه کرده‌ام. دوست داشته‌ام تا ابد جاودانه بمانم. کسانی از دیدنم هیجان زده شده‌اند. کسی دوست داشته سرم از بدنم جدا شود. مسیرم را پیدا کرده‌ام. بدنم را به سبک خودم دوست داشته‌ام.هورمون‌های مادرانه‌ام فعال شده‌اند.عقل و منطقم غالب شده است.نگذاشته‌ام شکستم را ببینند.و در تمام این مسیر شبیه هیچکسی نبوده‌ام و چیست زندگی جز همه‌ی اینها... 🍂🔮

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



ما خودمون هر هفته جمعه ها میریم دعوت کردن نمی‌خواد که خونه خودمونه از بعدازظهر میریم تا ساعت ۱۱.۳۰ شب شام هم هرچی باشه میخوریم اونا هم خوشحال میشند 

توی دهمین بهار  زندگی مشترکم خداوند مهربان بازم لطف بیکرانش رو شامل حالم کردو فرشته قشنگی  به وجودم اضافه شد و همون لحظه فهمیدم چقدر بهت دل بستم و تو شدی تمام هستی من 💕حسی تو دلم بود که تورو دخترم صدا کنم و باهات دردو دل مادر ودختری کنم 💕تو همان معجزه قشنگ خدایی که با اومدنت دنیا برام قشنگتر شده  😍😍خدایا خودت حافظ همه فرشته های نازنین زمینی باش و دست محبتت رو از سر فرشته کوچولوی منم برندار الهی آمین 😍😍معبود مهربانم این حس شیرین مادری رو تو وجود تمام بانوان سرزمین قرار بده و برای همه شون یه فرشته ی زیبا و سالم و صالح عطا بفرما 💞💞💞

خدا رحمت کنه مادر شوهرم ، تا زنده بود من خودم هر هفته خرید میکردم و میرفتم دیدنش 

چون خودمون  تو شهر اونا ی خونه داشتیم گاهی میرفتم خونه خودمون و اونا دو هم می‌بردم ناهار خونه خودم  و گاهی پیش می اومد که ناهار رو میموندم و با  خواهرشوهر آشپزی میکردیم و می‌خوردیم و جم و جور میکردیم بعدم برمیگشتیم خونه خودمون 

هر کس نظری داره ولی من نظرم اینه خونه پدر و مادر دعوتی نمیخواد 


خب چرا بعد شام؟شاید اونا هم میگن پسرمونه غریبه نیست هر وقت دوست داشت بیاد.من آخر هفته ها شهرمون باشم ...

پسرشون رابطه ا‌ش باهاشون خوب نیست بخاطر بی مهری های زیاد خیلی کم خونشون میره شاید سالی دوبار من بدون اون میرم  منم از بی کسی میرفتم چون پدر مادر خودم فوت شدن ولی دیدم هیچ ارزشی برام قائل نیستن دختر خودشون رو دعوت میکنن ولی ما رو نه منم میخوام نرم دیگه 

19، 29، 16
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز