بد زمونه اي شده
رفته بودم پاساژ با شوهرم
دختره ، قيافش عين ميمون
گير داده بود به مرده
هي مرده ازش دور ميشد ، دستاشو كرده بود توي جيبش
اين بهش نزديك ميشد ، دست مرده رو از توي جيبش در اورد ، حلقشو در بياره
هي مرده بهش ميگفت شما
كاملا مشخص بود ، دختره بهش گير داده
خدا لعنت كنه همچين زنايي رو
گرچه مرد هم مقصر هست قطعا ، ولي بعضي زن ها هم خونه خراب كنن